日本
ژاپنﺯﺍ ﻪﻨﯿﻣﺯ ژاپن
ژاپن یا جاپان (به ژاپنی: 日本، تلفظ به فارسی: نیپون یا نیهون)، کشوری جزیرهای در آسیای شرقی واقع در شمال غربی اقیانوس آرام است. ژاپن از شمال با روسیه، از غرب با دریای ژاپن، چین، کره شمالی و کره جنوبی مرز آبی دارد. ژاپن یکی از قدرتهای اصلی اقتصادی جهان و سومین اقتصاد بزرگ جهان از نظر تولید ناخالص داخلی است. ژاپن یک کشور پادشاهی مشروطه است که برمبنای قانون اساسی ژاپن اداره میشود.
این کشور در پایان جنگ جهانی دوم، تمامی متصرفات فراسوی دریایی خود، از جمله کشور کره را که در آن زمان ۴٫۵٪ درصد کل کشور را تشکیل میداد، از دست داد و باعث شد امروزه، وسعت کنونی ژاپن به ۳۷۸۰۰۰ کیلومتر مربع تقلیل یابد (تقریباً برابر با ایالت مونتانا در شمال غرب آمریکا).
ژاپن با جمعیتی در حدود ۱۲۶٬۴۷۶٬۰۰۰ نفر یازدهمین کشور پرجمعیت جهان است. توکیو پایتخت ژاپن با بالغ بر ۳۸ میلیون نفر جمعیت از بزرگترین و گرانترین پایتختهای جهان است.
ژاپنیها کشورشان را «نیپون کوکو» خطاب میکنند که به معنی خاستگاه خورشید است. مطالعات باستان...ادامه مطلب
ژاپن یا جاپان (به ژاپنی: 日本، تلفظ به فارسی: نیپون یا نیهون)، کشوری جزیرهای در آسیای شرقی واقع در شمال غربی اقیانوس آرام است. ژاپن از شمال با روسیه، از غرب با دریای ژاپن، چین، کره شمالی و کره جنوبی مرز آبی دارد. ژاپن یکی از قدرتهای اصلی اقتصادی جهان و سومین اقتصاد بزرگ جهان از نظر تولید ناخالص داخلی است. ژاپن یک کشور پادشاهی مشروطه است که برمبنای قانون اساسی ژاپن اداره میشود.
این کشور در پایان جنگ جهانی دوم، تمامی متصرفات فراسوی دریایی خود، از جمله کشور کره را که در آن زمان ۴٫۵٪ درصد کل کشور را تشکیل میداد، از دست داد و باعث شد امروزه، وسعت کنونی ژاپن به ۳۷۸۰۰۰ کیلومتر مربع تقلیل یابد (تقریباً برابر با ایالت مونتانا در شمال غرب آمریکا).
ژاپن با جمعیتی در حدود ۱۲۶٬۴۷۶٬۰۰۰ نفر یازدهمین کشور پرجمعیت جهان است. توکیو پایتخت ژاپن با بالغ بر ۳۸ میلیون نفر جمعیت از بزرگترین و گرانترین پایتختهای جهان است.
ژاپنیها کشورشان را «نیپون کوکو» خطاب میکنند که به معنی خاستگاه خورشید است. مطالعات باستانشناسی سابقه سکونت انسان در این کشور را از دوران پارینهسنگی پسین میداند. ژاپن کشوری کوهستانی است و بیشتر جزایر آن آتشفشانی و به شدت زلزلهخیز است، آمار نشان میدهد که سالانه حدود ۱۵۰۰ زمین لرزه در ژاپن روی میدهد.
کشور ژاپن عضو سازمان ملل متحد، جی۴، جی۸ و APEC است. ژاپن پنجمین بودجه دفاعی جهان را دارد (۶۰ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۱) و چهارمین کشور صادرکننده در جهان (۷۶۷ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۰) و ششمین کشور بزرگ واردکننده است (۶۳۹ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۰).
در جنگ جهانی اول، ژاپن از متفقین بود و در جنگ جهانی دوم با متفقین میجنگید. پایان جنگ جهانی دوم برای ژاپن بسیار تلخ بود، آنها پس از جنگی دراز مدت در اقیانوس آرام، سرانجام پس از بمباران اتمی هیروشیما و ناگاساکی، بدون قید و شرط تسلیم شدند. برآیند این جنگ خانمانسوز برای ژاپن به اندازهای وحشتناک بود که بسیاری از تحلیلگران در توصیف آن، عبارت «به کلی ویران شده» را به کار بردند. ژاپن پس از اشغال توسط آمریکا، با یک برنامه پیگیر توسعه صنعتی، به رشد اقتصادی چشمگیری دست یافت و به یکی از بزرگترین اقتصادهای دنیا و همچنین دومین قدرت صنعتی جهان بدل شد. این کشور همچنین از بزرگترین همپیمانان و شرکای تجاری آمریکا در قاره آسیا است.
ﺩﺭﻮﻣ ﺭﺩ ﺮﺘﺸﯿﺑ ژاپن
- ﻝﻮﭘ ﺪﺣﺍﻭ ین ژاپن
- ﯽﻣﻮﺑ ﻢﺳﺍ 日本
- ﺱﺎﻤﺗ ﺪﮐ +81
- ﯽﺘﻧﺮﺘﻨﯾﺍ ﻪﻨﻣﺍﺩ .jp
- Mains voltage 100V/60Hz
- Democracy index 8.13
- ﺖﯿﻌﻤﺟ 124631000
- ﻩﺯﻮﺣ 377972
- ﯽﮔﺪﻨﻧﺍﺭ ﺖﻤﺳ left
مجمع الجزایر ژاپن با اینکه از نظر وسعت کشور کوچکی است، اما از موقعیت استراتژیک و مهمی برخوردار است، مجاورت آن با روسیه، از مهمترین عناصر جغرافیای ـ سیاسی ژاپن به ویژه پس از جنگ دوم جهانی است. از طرف دیگر این کشور بر سر راه کوتاهترین و مهمترین خطوط مواصلاتی بین آمریکای شمالی و خاور آسیا در اقیانوس آرام قرار گرفتهاست و کشتیهایی که از سواحل غربی ایالات متحده به مقصد چین، هنگ کنگ، و کشورهای جنوب شرقی آسیا حرکت میکنند، معمولاً در بندرهای آن پهلو میگیرند. به این جهت، ژاپن حائلی است بین اقیانوس آرام و کشورهای روسیه و چین.[۱] گرچه گفته میشود که نخستین انسانها بیش از ده هزار سال قبل در شبه جزیره ژاپن سکونت داشتهاند اما خاستگاه واقعی مردمان امروز ژاپن هنوز ناشناختهاست.[۲] آغاز تاریخ ژاپن، با مردمانی از نژاد آینو و مغول به سدههای پیش از میلاد مسیح بازمیگردد و از آن زمان تاکنون تنها یک سلسله امپراتوری بر این سرزمین فرمانروایی کردهاست.[۱] بهطور کلی میتوان تاریخ ژاپن را به چهار دوره تقسیم کرد:
...ادامه مطلبخلاصهمجمع الجزایر ژاپن با اینکه از نظر وسعت کشور کوچکی است، اما از موقعیت استراتژیک و مهمی برخوردار است، مجاورت آن با روسیه، از مهمترین عناصر جغرافیای ـ سیاسی ژاپن به ویژه پس از جنگ دوم جهانی است. از طرف دیگر این کشور بر سر راه کوتاهترین و مهمترین خطوط مواصلاتی بین آمریکای شمالی و خاور آسیا در اقیانوس آرام قرار گرفتهاست و کشتیهایی که از سواحل غربی ایالات متحده به مقصد چین، هنگ کنگ، و کشورهای جنوب شرقی آسیا حرکت میکنند، معمولاً در بندرهای آن پهلو میگیرند. به این جهت، ژاپن حائلی است بین اقیانوس آرام و کشورهای روسیه و چین.[۱] گرچه گفته میشود که نخستین انسانها بیش از ده هزار سال قبل در شبه جزیره ژاپن سکونت داشتهاند اما خاستگاه واقعی مردمان امروز ژاپن هنوز ناشناختهاست.[۲] آغاز تاریخ ژاپن، با مردمانی از نژاد آینو و مغول به سدههای پیش از میلاد مسیح بازمیگردد و از آن زمان تاکنون تنها یک سلسله امپراتوری بر این سرزمین فرمانروایی کردهاست.[۱] بهطور کلی میتوان تاریخ ژاپن را به چهار دوره تقسیم کرد:
دوران کهنکشت برنج و استفاده از ابزار فلزی حداقل از سیصد سال قبل از میلاد مسیح در ژاپن آغاز شد. سیستم حکومتی متمرکز بر امپراتور، بین قرنهای چهارم و هفتم با پایتختی که در استان امروزی نارا قرار داشته، بسط و توسعه یافت:[۲] آغاز بهار سال ۶۶۰ پیش از میلاد، همزمان بود با مراسم تاجگذاری امپراتور جیمو تنو در یاماتو (استان کنونی نارا). او نخستین امپراتور ژاپن بود، مورخان آن را آغاز امپراتوری ژاپن میدانند. در این دوره آیین بودایی در این سرزمین رخنه کرد و به سرعت انتشار یافت. اصلیترین عامل پیشرفت آن تبلیغات غیر آزارنده و مسالمتآمیز، پرهیزکاری و اطاعت و انقیاد نسبت به حکومت بود. همزمان با به سلطنت رسیدن امپراتریس سویکو، نایب السلطنه او موسوم به شوتوکو تایشی که مدت ۲۹ سال (۶۲۱–۵۹۲م) زمامدار واقعی ژاپن بود، کوشش بسیاری در ترویج آیین بودا انجام داد و به دستور وی معابد بسیاری در سرتاسر ژاپن ساخته شد. کوشش او در این زمینه به حدی بود که به او لقب «آشوکای ژاپن» دادند.
در سال ۶۴۵ میلادی شورش عظیمی در ژاپن رخ داد که در تاریخ این کشور به نام −اصلاحات تایکا− از آن یاد میشود، دو تن از شورشیان به نام فوجیوارا نو کاماتاری و شاهزاده ناکانواوئه قدرت را قبضه کردند و سرانجام شاهزاده ناکانواوئه تحت عنوان امپراتور تنجی به سلطنت رسید و عامل ایجاد هم بستگی در سراسر کشور گردید. وی برخلاف گذشته که امپراتور فقط ریاست قبایل را بر عهده داشت حکومت را مرکزیت قدرت کشور گردانید و این قدرت تمامیتخواهی را در سراسر امپراتوری برقرار کرد. به حکم وی حکام ایالات و ولایات موظف به پرداخت خراج سالانه شدند.
دوران امپراتوری (اشراف سالاری)فرهنگ بودایی با نفوذ قوی چین در قرن هشتم رشد و شکوفایی یافت. سپس پایتخت به شهر کنونی کیوتو یعنی جایی که قواعد اشراف سالاری در مدتی مدید در آن تداوم داشت انتقال یافت. افسانه گنجی (The Tale of Genji)، که گفته میشود کهنترین رمان جهان است در این محدوده زمانی نگاشته شدهاست:[۲] سلطان تنجی را باید بنیانگذار این دوره ژاپن دانست. وی امپراتوری بسیار مقتدر بود، شهر کیوتو پایتخت ژاپن، در دوره امپراتوری او به عظمت رسید. همچنین برخی از پادشاهان این دوره بهعلت گرایش به آئین بودا و تعصب در این دین دست از زندگی مجلل و اشرافی خود برداشتند.
در این دوره همزمان با قدرت گرفتن کشور چین، فرهنگ و هنر این کشور نفوذ بسیاری در ژاپن پیدا کرد. ژاپن در این دوره به سرعت رو به ترقی نهاد. تمول بسیار موجب فساد و هرج و مرج گردید. بیعدالتی، دزدی و راهزنی افزایش یافت. خاندانهای بزرگ نیز، امپراتوری را آلت دست خود کردند و علناً قدرت از امپراتور خلع گردید. به این ترتیب حکومت امپراتوری جای خود را به «حکومت شوگونی» داد.
دوران شوگونهاطبقه جنگجویان (ساموراییها) به تدریج نیرومند شد و حدوداً در پایان سده دوازدهم به قدرت رسید. سده دوازدهم همزمان بود با آغاز دوره ملوک الطوایفی در ژاپن. همزمان امپراتوری رو به افول نهاد و شوگونها (لقب موروثی دیکتاتورهای نظامی ژاپن که از ۱۱۹۲ تا ۱۸۶۷م به رغم وجود امپراتور عملاً بر آن کشور حکومت میکردند[۳]) که به معنی سردار یا سرداران است تا نیمه اول سده نوزدهم حکومت مستبدانه خود را بر ژاپن ادامه دادند. اولین شُوگون میناموتونو یوریتومو بود. پس از وی خاندان هوجو قدرت را در دست گرفتند. خاندان هوجو در جدال بر سر قدرت، حاکمیت را به خاندان آشیکاگا واگذار کرد. در سال ۱۵۷۳م سه فرد خاندان آشیکاگا و شوگونسالاری آشیکاگا را برانداختند. نام یکی از سه تن که موفق شد حکومت شوگونی را تشکیل دهد، توکوگاوا ایهیاسو بود.
شوگونسالاری توکوگاوا با پایتخت خود در ادو (توکیوی کنونی) در اوایل قرن هفدهم بنیاد نهاده شد. دوره ادو شاهد رشد قابل توجهی اقتصادی، از جمله اوجگیری کشاورزی. گسترش شبکههای تجارت داخلی در امتداد جادهها، رودخانهها، و دریاها؛ رشد اصناف تجاری و شبکههای تولید محصولات پیشاصنعتی؛ و ظهور سیستم کارگزاران برنج که در جهان از اولین بازارهای معاملاتی نسل آتی بود.[۴] حکومت ادو سیاست انزوای ملی را به منظور محدودیت روابط با کشورهای خارجی اختیار نمود.[۲] حکومت پر قدرت آنان تا سال ۱۸۶۸ ادامه داشت. در سال ۱۵۴۲ پرتغالیها به ژاپن رسیدند و روابط تجاری را با این کشور آغاز کردند. نیم قرن بعد هلندیها و انگلیسها نیز باب تجارت را با ژاپن گشودند و آیین مسیحی در ژاپن اشاعه پیدا کرد. در این ایام ژاپن گرفتار مسائل داخلی و مواجه با قیامهای دهقانی و ناآرامیهای ناشی از آن در منطقه ناگاساکی بود که اکثر این شورشیان را پیروان مسیحیت تشکیل میدادند. خاندان توکوگاوا که گمان میبرد تجار و مبلعان خارجی در ناآرامیها اخیر دست داشته باشند جهت قطع نفوذ بیگانگان دست به قلع و قمع مسیحیان ژاپنی و اعدام و اخراج خارجیان زد و دروازههای مملکت را بروی خارجیان بست و ژاپن به بیش از دو قرن انزوای خود خواسته فرورفت.[۵]
خاندان توکوگاوا در سده نوزده میلادی نفوذ و قدرت خود را در ژاپن از دست داد. سرانجام تحولات با ورود آمریکاییها به ژاپن روند دیگری پیدا کرد. در سال ۱۸۵۴م دریادار متیو سی. پری با چهار کشتی توپدار به آبهای ژاپن وارد شد و به دولت امپراتوری پیغام داد باید بندرهای خود را بگشایند و با آنان روابط سیاسی بر قرار کنند. حکومت شگونی ژاپن که در نیروی دریایی خود توان مقابله را ندید، سرانجام مجبور به امضای «عهدنامه کاناگاوا» شد (این اولین معاهده ژاپن با یک کشور خارجی بود). ورود خارجیها و انقلاب ۱۸۶۸ (معروف به انقلاب میجی) مردم ژاپن را از خواب انزوا بدر آورد. ورود متیو سی. پری («ناخدا پری»)[۶] به ژاپن در سال ۱۸۵۳ به نحوی مؤثر سیاست درهای بسته را خاتمه داد.
دوران مدرنبا استعفای شوگون از قدرت در سال ۱۸۶۷ (معروف به دوره بازگشت میجی) قدرت مجدداً به امپراتور انتقال یافت. با از سرگیری اداره امور حکومتی، دولت جدید ذیل «امپراتور میجی» سیاست گذاریهای غربگرایانه، از جمله بنیاد نهادن سیستم کابینهای، تدوین قانون اساسی، اصلاح سیستم حکومت محلی و سامانه آموزشی نوین را ترویج داد. فرهنگ غربی ذیل سیاست بهبود رفاه ملی و قدرت نظامی فعالانه رواج یافت:[۲] وی پایتخت را از کیوتو به توکیو (که به معنای پایتخت شرقی است) انتقال داد. در دوره امپراتوری او (که تا سال ۱۹۱۲ ادامه داشت و دوره میجی خوانده میشود)، اصلاحات بسیاری در ساختار اداری، حکومتی و نظامی صورت گرفت. چنانکه در آغاز قرن بیستم ژاپن به سرعت صنعتی گردید و در آستانه تبدیل به قدرتی جهانی بود.[۳] پس از مرگ امپراتور میجی در ۱۹۱۲، امپراتوری ژاپن به قدرتی سلطهجو در منطقه تبدیل گشت و بعد از مجادله بر سر کره توانست چین را در جنگ نخست چین و ژاپن، شکست دهد(۱۸۹۴ تا ۱۸۹۵) و پورت آرتور و تایوان را به تصرف خود درآورد. از طرف دیگر با غلبه بر روسیه در زمین و دریا (۱۹۰۴ تا ۱۹۰۵) اروپا را شگفت زده کرد (این شکست موجب انقلاب ۱۹۰۵م روسیه گردید). در ۱۹۱۴، ژاپن تا اندازهای به این دلیل که در مقام قدرت جهانی بزرگی پذیرفته شود ضد آلمان وارد جنگ جهانی اول شد. در این زمان افکار عمومی در ژاپن از لحاظ عقیده سیاسی به دو گروه تقسیم میشد: عدهای که آزادیخواه بودند و به هیچوجه میل نداشتند که کشورشان با نیروی نظامی و قوه قهریه به اشغال ممالک دیگر بپردازد، و دسته دومی که معتقد بودند که جزایر ژاپن برای ملت پیشرفته و مترقی ژاپن کافی نیست، بلکه باید با تسخیر سرزمینهای دیگر بر وسعت ژاپن افزود.[۷] با این حال، ژاپن به غیر از چند جزیره متعلق به آلمان در اقیانوس آرام، چیز زیادی به دست نیاورد و با سرخوردگی دریافت که قدرتهای بزرگ ظاهراً با این کشور به صورت همتراز رفتار نمیکنند. پس از جنگ جهانی اول و شکست آلمان ژاپنیها برای صنعتی شدن و تبدیل به یک ابرقدرت منطقهای تلاش زیادی را مصروف داشتند و با گرفتن دانش فنی از آلمان، و دیگر کشورهای اروپایی به سرعت تبدیل به یک قدرت منطقهای از لحاظ اقتصادی، نظامی گردید.[۸] بحران اقتصادی و فروپاشی تجارت جهانی در ۱۹۲۹م که تجارت ابریشم ژاپن را دستخوش فنا کرده بود بنفع طرفداران قدرت نظامی تمام گردید. ژاپنیها دو سال بعد ۱۹۳۱م منچوری چین را اشغال کردند. آنها در ۱۹۳۹م به هندوچین تاختند؛ و بر این خطه دست یافتند.
جنگ جهانی دومدر ۲۵ نوامبر ۱۹۳۶ میلادی پیمان ضد کمینترن بین آلمان نازی و ژاپن منعقد گردید و به موجب آن طرفین پیمان بستند که مشترک علیه کمونیسم بینالملل مبارزه کنند. یک سال بعد ایتالیا نیز به این پیمان پیوست و رسماً محور برلین-توکیو-رُم شکل گرفت.[۹] در ۱۹۴۱م که دو سال از جنگ جهانی دوم میگذشت، دولتهای آلمان، ایتالیا و ژاپن متحد شدند تا نیروهای خود را علیه متفقین به کار اندازند. ژاپن بدون اعلام قبلی به پرل هاربر در هاوایی حمله کرد و خسارت شدیدی به آمریکا وارد ساخت. این اقدام ژاپن موجب گردید تا ایالات متحده با تمام نیروی خود وارد جنگ گردد. ژاپنیها بعد از پرل هاربر به اندونزی و سنگاپور حمله کردند و پیروزیهای درخشانی بهدست آوردند، اما نتایج جنگ در اروپا به ضرر متحدین تمام شد و آلمان هیتلری در ۱۹۴۵م سقوط کرد. پیشرفت پرشتاب نظامی ژاپن در سرتاسر شمال شرق آسیا و اقیانوس آرام متوقف شد و ایالات متحده با توافق شوروی سابق با پرتاب دو بمب اتمی در شهرهای هیروشیما و ناگازاکی، ژاپن را وادار به تسلیم کرد؛ و به این ترتیب برای ژاپن، جنگ دوم جهانی با شکستی فاجعهآمیز و وحشت جنگ اتمی به پایان رسید. دولت ژاپن به دستور امپراتور هیروهیتو در ۱۴ اوت ۱۹۴۵م بدون قید و شرط، تسلیم متفقین شد، ۵۰۰۰ افسر ژاپنی پس از قرائت بیانیه تسلیم، هاراکیری (خودکشی) کردند. ژاپن تمامی متصرفات خود در اقیانوس آرام از جمله کشور کره را از دست داد، طی کنفرانس یالتا در فوریه سال ۱۹۴۵ ژاپن جزایر کوریل و جزیره ساخالین را از دست داد، اداره امور نظامی منچوری نیز به دولت جماهیر شوروی واگذار شد.[۹][۱۰] ژاپن در جریان جنگ جهانی دوم صدمات فراوانی دید و در اواخر جنگ به چنان وضعی دچار شد که بسیاری از تحلیلگران در توصیف آن، عبارت «به کلی ویران شده» را به کار بردند.
بمباران اتمی هیروشیما و ناگاساکیبمباران اتمی هیروشیما و ناگاساکی دو عملیات اتمی بودند که در زمان جنگ جهانی دوم به دستور هری ترومن، رئیسجمهور وقت آمریکا، علیه امپراتوری ژاپن انجام گرفتند. در این دو عملیات، دو بمب اتمی به فاصله ۳ روز بر روی شهرهای هیروشیما و ناگاساکی انداخته شد که باعث ویرانی و کشتار گسترده شهروندان این دو شهر گردید. حدود ۲۲۰٬۰۰۰ نفر در اثر این دو بمباران اتمی جان باختند که بیشتر آنان را شهروندان غیرنظامی تشکیل میدادند.[۱۱] (بیش از ۱۰۰٬۰۰۰ نفر بلافاصله هنگام بمباران کشته شدند و باقی مانده تا پایان سال ۱۹۴۵ در اثر مواد مخرب تشعشعات رادیواکتیو جان خود را از دست دادند)[۱۲][۱۳]
پس از جنگجنگ از مردم ژاپن بیش از دو میلیون قربانی گرفت، حدود چهل درصد شهرهای آن به ویرانه مبدل گردید.[۱۴][۱۵] تأسیسات صنعتی و تولیدی تخریب و نابود شد، مزارع سوخت، سررشته کشت و زرع و کار و تولید از هم گسیخت، اقتصاد کشور فلج شد و سرانجام چیزی جز سرزمینی ویران و مردمی بیکار و گرسنه بر جای نماند. با این همه مردم ژاپن، خیلی زود بر بهت و گیجی خود فایق آمدند و شروع به خودسازی و نوسازی کشور کردند. از آنجا که بلافاصله پس از جنگ در قانون اساسی خود به صلحدوستی و مجاهدت در راه حفظ و استقرار صلحی پایدار و جهانی تأکید ورزیدند، ارتش را به کلی منحل کردند؛ لذا افراد نظامی نیز به سایر مردم پیوستند، و به سازندگی کشوری مشغول شدند. این کشور از لحاظ منابع طبیعی، یکی از فقیرترین کشورهای جهان است.[۱۶] اشغال کشور از سوی متفقین (۱۹۴۵ تا ۱۹۵۲)نظام سیاسی کشور را تبدیل به نظامی دموکراتیک کرد و همچنین احیای شگفتانگیز اقتصادی را بر اساس سیاست فعال صادرات آغاز ساخت. آیین شینتوـ که با ملیگرایی افراطی همسان شده بود ـ به صورت دین رسمی کنار گذاشته شد و در همین خلال جریانی به نام نهضت آموزش پدید آمد که طی آن کشور، گروهی از افراد مستعد را به منظور کسب و آموزش تخصص راهی کشورهای پیشرفته جهان ساخت.
ژاپن بعد از جنگ به اشغال نیروهای نظامی ایالات متحده درآمد. دو سال بعد از جنگ جهانی دوم در ۱۹۴۷م قانون اساسی ژاپن به تصویب رسید.
ژاپن پس از رهایی از جنگ، سیاست مسالمتآمیز در پیش گرفت و در ۱۹۵۶م به عضویت سازمان ملل متحد درآمد.[۸] اقتصاد این کشور بار دیگر تنها چند سال پس از پایان جنگ و در دهه ۱۹۶۰م با رشد متوسط ۱۰٪ در سال، به بالاترین نرخ رشد اقتصادی در بین تمامی کشورهای درگیر جنگ رسید؛ و این کشور به یکی از بزرگترین قدرتهای اقتصادی جهان تبدیل گردید و در عرصه فناوری پیشتاز شد. در ۱۹۸۸ ژاپن با پیشی گرفتن از آمریکا تبدیل به بزرگترین کشور تأمینکننده اعتبار در جهان شد.[۱۷] هماکنون نیز ژاپن دارای سومین اقتصاد برتر جهان بعد از آمریکا و چین میباشد. در ۸ ژانویه ۱۹۸۹ یک روز پس از مرگ امپراتور هیروهیتو، آکیهیتو پسر او جانشین وی شد.[۱۸] عرصه سیاست ژاپن تحت سلطه لیبرال دموکراتها است، که به رغم رسواییهای مالی از ۱۹۵۵ قدرت را در دست دارند.
تقسیمبندی زمانی زمان دوره دوره زیر دوره دولت اصلی ۳۰٬۰۰۰–۱۰٬۰۰۰ ق. م دوران پارینهسنگی ژاپن نامشخص ۱۰٬۰۰۰–۳۰۰ ق. م ژاپن باستان دوره جومون قبیلههای محلی ۹۰۰ ق. م – ۲۵۰ ب. م (همپوشانی) دوره یایویی ۵۳۸–۲۵۰ میلادی دوره کوفون قبیلههای یاماتو ۷۱۰–۵۳۸ ژاپن قدیم دوره آسوکا ۷۹۴–۷۱۰ دوره نارا امپراتور ژاپن ۱۱۸۵–۷۹۴ دوره هیآن ۱۳۳۳–۱۱۸۵ فئودالی ژاپن دوره کاماکورا شوگونسالاری کاماکورا ۱۳۳۶–۱۳۳۳ تجدید حیات کنمو امپراتور ژاپن ۱۳۹۲–۱۳۳۶ دوره موروماچی دوره نانبوکو-چو شوگونسالاری آشیکاگا ۱۴۶۷–۱۳۹۲ ۱۵۷۳–۱۴۶۷ دوره سنگوکو شوگونسالاری آشیکاگا، دایمیو، اودا نوبوناگا، تویوتومی هیدهیوشی ۱۶۰۳–۱۵۷۳ دوره آزوچی-مومویاما ۱۸۶۸–۱۶۰۳ اوایل ژاپن نوین دوره ادو شوگونسالاری توکوگاوا ۱۹۱۲–۱۸۶۸ ژاپن نوین امپراتوری ژاپن دوره میجی امپراتور ژاپن ۱۹۲۶–۱۹۱۲ عصر تایشو ۱۹۴۵–۱۹۲۶ دوره شووا ۱۹۵۲–۱۹۴۵ ژاپن معاصر بعد از جنگ اشغال ژاپن فرماندهی عالی نیروهای متفقین ۱۹۸۹–۱۹۵۲ بعد از اشغال دموکراسی پارلمانی ۱۹۸۹–۲۰۱۹ دوره هیسهای ۲۰۱۹–حال حاضر دوره ریوا ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ مجله کتاب ماه تاریخ و جغرافیا - شماره 56 - تاریخ ژاپن و انقلاب میجی ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ ۲٫۳ ۲٫۴ Embassy Of Japan In Iran ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ معرفی ژاپن ↑ «نسخه آرشیو شده» (PDF). بایگانیشده از اصلی (PDF) در ۱۷ سپتامبر ۲۰۱۷. دریافتشده در ۱۶ ژوئن ۲۰۱۷. ↑ http://www.noormags.ir/view/fa/ArticlePage/3835/37/text ↑ Commodore Perry ↑ مدیریت ژاپنی، ن. درداری، چاپ رسا، ص۱۶ ↑ ۸٫۰ ۸٫۱ «ژاپن سرزمین صنعت تابان». بایگانیشده از اصلی در ۳ نوامبر ۲۰۱۱. دریافتشده در ۲۶ نوامبر ۲۰۱۱. ↑ ۹٫۰ ۹٫۱ نخجوان، محمد (۱۳۶۳). تاریخ جنگ جهانی دوم. ج. یک و دو (ویراست دوم). تهران: انتشارات علی اکبر علمی. ↑ نقیبزاده، احمد، تاریخ دیپلماسی و روابط بینالملل، نشر قومس، ۱۳۸۸: تهران. صص. ۲۲۴. ↑ «FAQ - Radiation Effects Research Foundation». بایگانیشده از اصلی در ۱۹ سپتامبر ۲۰۰۷. دریافتشده در ۱۸ ژوئن ۲۰۱۷. ↑ «The Atomic Bombing of Hiroshima, August 6, 1945». بایگانیشده از اصلی در ۲۴ ژوئن ۲۰۱۰. دریافتشده در ۱۸ ژوئن ۲۰۱۷. ↑ «The Manhattan Project: An Interactive History». بایگانیشده از اصلی در ۲۰ نوامبر ۲۰۱۰. دریافتشده در ۱۸ ژوئن ۲۰۱۷. ↑ John W. Dower War Without Mercy 1986; ISBN 0-394-75172-8, p. 299(According to Dower Japanese war dead are "at least 2.5 million") ↑ Ishikida, Miki (2005). Toward Peace: War Responsibility, Postwar Compensation, and Peace Movements and Education in Japan. Universe, Inc. (July 13, 2005). p. 30(figures of Japanese Ministry of Health and Welfare ↑ مدیریت ژاپنی، ن. درداری، چاپ رسا، ص۱۷ ↑ داراییهای خالص ژاپن در پایان سال ۱۹۹۲ بالغ بر ۵۱۴ میلیارد دلار گردید ↑ و هماکنون نیز امپراتور ژاپن میباشد