سَمَرْقَنْد (به فارسی تاجیکی: Самарқанд) شهری با جمعیتی حدود ۵۱۴٬۰۰۰ نفر (برآورد تخمینیِ سال ۲۰۱۹)، دومین شهر بزرگ ازبکستان، و مرکز استان سمرقند است. این شهر در ارتفاع ۷۰۲ متری از سطح دریا واقع است. بیشتر ساکنان این شهر فارسیزبان هستند و به فارسی تاجیکی سخن میگویند. این شهر یکی از مراکز تاریخی مردم تاجیک در آسیای میانه است.
در سال ۲۰۰۱، یونسکو این شهر باستانی را در فهرست میراث فرهنگی جهان قرار داد. شواهدی از فعالیتهای انسانی در ناحیهٔ این شهر از اواخر دورهٔ پارینه سنگی وجود دارد، اگرچه هیچ مدرک مستقیمی از زمان تأسیس سمرقند وجود ندارد. برخی از نظریهها پیشنهاد میکنند که این شهر میان سدههای هشتم و هفتم پیش از میلاد مسیح تأسیس شدهاست و بنا به موقعیت آن در جادهٔ ابریشم میان چین و دریای مدیترانه رونق یافته، زمانی سمرقند یکی از بزرگترین شهرهای آسیای میانه بود.
در زمان شاهنشاهی هخامنشی پارس، این شهر پایتخت ساتراپی سغدیان بودهاست. این شهر توسط اسکندر مقدونی در سال ۳۲۹ پیش از میلاد، هنگامی که با نام یونان...ادامه مطلب
سَمَرْقَنْد (به فارسی تاجیکی: Самарқанд) شهری با جمعیتی حدود ۵۱۴٬۰۰۰ نفر (برآورد تخمینیِ سال ۲۰۱۹)، دومین شهر بزرگ ازبکستان، و مرکز استان سمرقند است. این شهر در ارتفاع ۷۰۲ متری از سطح دریا واقع است. بیشتر ساکنان این شهر فارسیزبان هستند و به فارسی تاجیکی سخن میگویند. این شهر یکی از مراکز تاریخی مردم تاجیک در آسیای میانه است.
در سال ۲۰۰۱، یونسکو این شهر باستانی را در فهرست میراث فرهنگی جهان قرار داد. شواهدی از فعالیتهای انسانی در ناحیهٔ این شهر از اواخر دورهٔ پارینه سنگی وجود دارد، اگرچه هیچ مدرک مستقیمی از زمان تأسیس سمرقند وجود ندارد. برخی از نظریهها پیشنهاد میکنند که این شهر میان سدههای هشتم و هفتم پیش از میلاد مسیح تأسیس شدهاست و بنا به موقعیت آن در جادهٔ ابریشم میان چین و دریای مدیترانه رونق یافته، زمانی سمرقند یکی از بزرگترین شهرهای آسیای میانه بود.
در زمان شاهنشاهی هخامنشی پارس، این شهر پایتخت ساتراپی سغدیان بودهاست. این شهر توسط اسکندر مقدونی در سال ۳۲۹ پیش از میلاد، هنگامی که با نام یونانی آن «مراکنده» (Marakanda) شناخته شده بود، تسخیر شد. این شهر با توالی حاکمان ایرانی و ازبک اداره میشد تا اینکه مغولان تحت سلطهٔ چنگیز خان در سال ۱۲۲۰ سمرقند را فتح کردند. امروز، سمرقند پایتخت ولایت سمرقند و دومین شهر بزرگ ازبکستان است.
«سمرقند، که یونانیان آن را (ماراکندا) مینامیدهاند، یکی از کهنترین شهرهای جهان شمرده میشود و توسط ایرانیان در اواخر سدهٔ چهاردهٔ پیش از میلاد در دشت حاصلخیز زرافشان به عنوان شهر منطقهٔ کشاورزی پینهاده شده و زمانی دراز در دوران هخامنشیان مهمترین شهر منطقه بودهاست.»[۱]
سمرقند با قرار داشتن در مرکز جادهٔ ابریشم، پیونددهندهٔ چین به اروپا در قدیم، دارای اهمیتی چشمگیر بودهاست.
تاریخچه شاهنشاهی هخامنشیان: در روزگار هخامنشیان جزئی از سرزمین سغد باستان بود. دورهٔ هلنیستی :در سال ۳۳۰ پ. م سمرقند در تصرف اسکندر مقدونی درآمد. پسانتر جزء دولت یونانی غربی گردید. این شهر نزد یونانیان به ماراکاندا معروف بود.[۲] فتوحات اسکندر، فرهنگ کلاسیک یونان را وارد آسیای میانه کرد. برای مدتی، زیباییشناسی یونانی به شدت صنعتگران محلی را مؤثر کرد. این میراث هلنیستی همچنان در سدههای پسین پس از مرگ اسکندر، یعنی در زمان امپراتوری سلوکی، پادشاهی یونانی بلخ و باختریها و شاهنشاهی کوشانی، ادامه یافت. در سدهٔ ۳ میلادی، پس از آن که دولت کوشان کنترل سغد را از دست داد، سمرقند به عنوان مرکز قدرت اقتصادی، فرهنگی و سیاسی در حال فروپاشی بود و تا سدهٔ ۵ پس از میلاد احیا نشد. شاهنشاهی ساسانیان: سمرقند در حدود سال ۲۶۰ میلادی توسط ساسانیان فارس فتح شد. تحت حکومت ساسانیان، این منطقه به یک مکان اساسی برای مانوییسم تبدیل شد و انتشار این دین در سراسر آسیای میانه را تسهیل کرد.[۳] در کتیبهٔ کعبهٔ زرتشت شاپور یکم این شهر را جز قلمرو ایران میخواند. پس از فتح سمرقند توسط هپتالیان (هونها)، آنها بر سمرقند حکومت کردند تا اینکه گوکترکها در اتحاد با ساسانیان، آن را در نبرد بخارا فتح کردند. گوکترکها سمرقند را تحت سلطه داشتند تا اینکه در جنگهای ایران–گوکترکها توسط ساسانیان شکست خوردند. خلافت امویان: پس از حملهٔ ایران توسط اعراب، ترکتباران سمرقند را فتح کردند و آن را نگه داشتند تا زمانی که خاقانات ترک به دلیل جنگ با دودمان چینی تانگ سقوط کرد. در این مدت شهر به تبعیت حکومت تنگ درآمد. سپاهیان خلافت بنی امیه تحت قتیبه ابن مسلم این شهر را در حدود ۷۱۰ از ترکان به تصرف خود درآوردند.[۳] در این دوره، سمرقند یک جامعهٔ مذهبی متنوع بود و خاستگاه مذاهب متعددی از جمله زرتشت، بودیسم، هندوئیسم، مانیشیسم، یهودیت و مسیحیت نستوریان بود.[۴] آسیای میانه بهطور کلی با اعراب در صلح نبود، چرا که حاکمان محلی را مجبور به ادای احترام میکردند، اما آنها را عمدتاً به خود وا میگذاشتند. سمرقند اما از این سیاست مثتثنی بود و یک پادگان و ادارهٔ عربی در این شهر تأسیس شد، آتشکدههای زرتشتی آن ویران و مسجدی ساخته شد.[۵] بخش عمدهای از شهر به اسلام گرویدند.[۶] در نتیجه در دراز مدت، سمرقند به مرکز تحصیلات اسلامی و عربی تبدیل شد.[۵] سمرقند در دورهٔ خلافت یکی از شهرهای شرقی خلافت امویان بهشمار میرفت. خلافت عباسیان:تا سدهٔ نهم در دست خلفای اموی و عباسی بود. داستانها حاکی از این است که در زمان حکومت عباسیان،[۷] راز تهیهٔ کاغذ از دو زندانی چینی از نبرد طراز در سال ۷۵۱ بدست آمد که منجر به ایجاد نخستین کارخانهٔ کاغذسازی جهان اسلام در سمرقند شد. این اختراع سپس به بقیه جهان اسلام و از آنجا به اروپا گسترش یافت. در سدهٔ نهم و دهم سمرقند جزء شهرهای شاهنشاهی سامانیان بود. در ۱۰۰۰م به دست سامانیان درآمد. شاهنشاهی سامانیان: کنترل عباسی سمرقند به زودی از میان رفت و با سامانیان جایگزین شد (۸۶۲–۹۹۹)، هرچند سامانیان در زمان کنترل سمرقند، هنوز خراجگزار خلیفه بودند. در زمان حکومت سامانیان، این شهر به یکی از پایتختهای سلسلهٔ سامانی و پیوندی مهمتر در میان بسیاری از مسیرهای تجاری تبدیل شد. سامانیان در حدود سال ۱۰۰۰ توسط قراخانیان سرنگون شدند. سلجوقیان: سمرقند در سدههای یازده تا سیزدهٔ میلادی در دست غزنویان و سپس سلجوقیان درآمد. در ۱۰۲۷ سلجوقیان آن را به چنگ آوردند. خوارزمشاهیان:در اوایل سدههای سیزدهم میلادی خاندان خوارزمشاهیان آن را به چنگ آوردند. در دوران خوارزمشاهیان پایتخت بود. ایلخانان مغول: سمرقند توسط چنگیز خان در سال ۱۲۱۹م گرفته شد؛ و پس از آن فرمانروایی آن به دست مغولان افتاد.[۸] به گفتهٔ جوینی چنگیز خان همهٔ کسانی که به ارگ و مسجد پناه میبردند را کشت، شهر را بهطور کامل غارت کرد و ۳۰٬۰۰۰ مرد جوان به همراه ۳۰٬۰۰۰ صنعتگر را به خدمت گرفت. خرابی سمرقند مانند دیگر شهرهای ماوراءالنهر از نتایج هجوم مغول بود و قسمت عمده آن شهر را ویران کردند. ابن بطوطه که حدود یک قرن بعد از آنجا عبور نموده گوید: «نه حصاری دارد نه دروازهای، اکثر عماراتش خراب است و اندکی از آنها مسکون …»[۹] سمرقند دستکم متحمل یک حملهٔ مغول دیگر توسط خان باراک شد تا وی پول مورد نیاز خود را برای پرداخت به ارتش بدست آورد. سمرقند تا سال ۱۳۷۰ بخشی از خانات جغتای (یکی از چهار قلمرو جانشین مغولان) باقی ماند. تیموریان: در سال ۱۳۷۰ تیمور (تیمورلنگ) فاتح، بنیانگذار و حاکم امپراطوری تیموری، سمرقند را پایتخت خود کرد. امیر تیمور عماراتی عظیم در آن بنا نهاد و شهر به شکل نویی درآمد و مساجد و کاروانسراهایی ساخته شد و شکوه و جلال ازدسترفته را بازیافت. کلاویخو سفیر اسپانیا همه آن عمارات باشکوه را در سال ۸۰۸ هجری دیده و بعضی از آنها هنوز پایدار است. شرفالدین علی یزدی گوید: «مسجدی که امیر تیمور پس از بازگشت از فتح هند ساخت شکوه و عظمت آن مدیون غنائمی است که در این سفر به دست امیر تیمور افتاد.» کلاویخو در آن زمان بزرگی سمرقند را بهاندازه اشبیلیه زادگاه خویش برشمرده است.[۱۰] در طول ۳۵ سال بعد، او بیشتر شهر را بازسازی کرد و هنرمندان و صنعتگران بزرگی را از سراسر امپراتوری در این شهرگرد هم آورد. تیمور به عنوان حامی هنر به شهرت رسید و سمرقند رشد یافت تا به مرکز منطقه فرارود تبدیل شود. تعهد تیمور به هنر از اینجا آشکار است که وی با دشمنان خود بیرحم بود اما نسبت به کسانی که تواناییهای ویژهٔ هنری داشتند، مرحمت داشت و زندگی هنرمندان، صنعتگران و معماران را نجات داد تا بتواند آنها را برای بهبود و زیباسازی به پایتخت خود بیاورد. او همچنین مستقیماً در پروژههای عمرانی خود درگیر بود و دیدگاههای وی اغلب از تواناییهای فنی کارگرانش فراتر میرفت. افزونبر این، این شهر در شرایط ساختوساز مداوم بود و تیمور اغلب در صورت عدم رضایت از نتایج، به سرعت درخواست ساخت و ساز مجدد ساختمانها را میداد.[۱۱] تیمور کاری کرد که شهر فقط با جادهها دسترسی پیدا کند و همچنین دستور ساخت خندقهای عمیق و دیوارهایی داد که پنج مایل دور شهر امتداد داشت و شهر را از بقیه همسایگان خود جدا میکرد.[۱۲] در این مدت این شهر حدود ۱۵۰٬۰۰۰ نفر جمعیت داشت. در فاصلهٔ سالهای ۱۴۲۴ تا ۱۴۲۹، ستارهشناس بزرگ الغبیگ رصدخانهٔ سمرقند را بنا کرد. این سکستانت ۱۱ متر بود و زمانی روی سازهٔ سهطبقهای دور آن بالا میرفت، اگرچه برای محافظت از آن در برابر زلزله در زیر زمین نگهداری میشد. با کالیبره روی آن، بزرگترین کوادرانت ۹۰ درجه جهان در آن زمان بود.[۱۳] اما، این رصدخانه در سال ۱۴۴۹ توسط متعصبان مذهبی نابود شد.[۱۳][۱۴] در ۱۵۰۵ در دست ازبکان (شیبانیان) و سرانجام در ۱۶۰۰م در دست استراخان و جانشینان او، که از نژاد ازبکاند، درآمد و باز به دست ایران درآمد. در ربع دوم سدهٔ شانزدهم، شیبانیان پایتخت خود را به بخارا منتقل کردند و سمرقند رو به زوال گذاشت. پس از حملهٔ افشاریان نادرشاه درسدهٔ ۱۸ام میلادی، این شهر حدود ۱۷۲۰ یا چند سال بعد متروک شد.[۱۵] از سال ۱۵۹۹ تا ۱۷۵۶، سمرقند تحت حکم شعبه خانات آستراخان از خانات بخارا اداره میشد. شوروی:در سالهای ۱۹۲۴ میلادی سمرقند و بخارا از تاجیکستان جدا گشته و به ازبکستان پیوست. در سدهٔ نوزدهم، این شهر تحت حکومت، حاکم روسیه قرار گرفت بعد از اینکه دژ نظامی شهر توسط کلنل Konstantinovich Petrovich Kaufman اشغال شد. اندکی پس از آن پادگان کوچک ۵۰۰ نفرهٔ روسی محاصره شد. این حمله که به رهبری عبدالملک تورا، پسر بزرگ سرکشگر امیر بخارستان و همچنین بابا بیگ شهرسبز و یورا بیگ کتاب انجام شد، با خسارات سنگین دفع شد. الکساندر آبراموف نخستین فرماندار اکروگ نظامی بود، که روسها در طول مسیر رودخانه زرافشان تأسیس کردند و سمرقند به عنوان مرکز اداری قرار گرفت. بخش روسی این شهر بعد از این زمان ساخته شدهاست که عمدتاً در غرب شهر قدیمی قرار دارد. در سال ۱۸۸۶، این شهر به پایتخت منطقه تازه شکل گرفته استان سمرقند ترکستان روس تبدیل شد و با رسیدن راهآهن ترانس خزر در سال ۱۸۸۸، اهمیت آن بیشتر شد. این شهر در سال ۱۹۲۵، قبل از اینکه در سال ۱۹۳۰ جایگزین تاشکند شود، پایتخت SSR ازبکستان شد. در طول جنگ جهانی دوم، پس از حمله آلمان نازی به اتحاد جماهیر شوروی، تعدادی از شهروندان سمرقند برای جنگ با دشمن به سرزمین اسمولنسک اعزام شدند. بسیاری از آنها توسط نازیها اسیر یا کشته شدند.[۱۶][۱۷]ریشهشناسی نامنام سمرقند عربیشدهٔ واژهٔ پهلوی «سمرکند» است و معنی ترکیبی آن سنگدژ میباشد. ریشهٔ جزء اول «سمر» از پارسی باستانی «اسمرا» به معنی سنگ یا صخره و جزء دوم «کند» از پارسی باستانی «کنتا»، سغدی «کنت» بمعنی دژ یا شهر است. واژهٔ یونانی آن «مَرَکنده» (Maracanda) میباشد.[۱۸]
↑ (ویکیپدیا آلمانی) ↑ Columbia-Lippincott Gazetteer (New York: Columbia University Press, 1972 reprint) p. 1657 ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ Dumper, Stanley (2007). Cities of the Middle East and North Africa: A Historical Encyclopedia. California. p. 319. ↑ Dumper, Stanley (2007). Cities of the Middle East and North Africa: A Historical Encyclopedia. California. ↑ ۵٫۰ ۵٫۱ Wellhausen, J. (1927). Weir, Margaret Graham (ed.). The Arab Kingdom and its Fall. University of Calcutta. pp. 437–438. ↑ Whitfield, Susan (1999). Life Along the Silk Road. California: University of California Press. p. 33. ↑ Quraishi, Silim "A survey of the development of papermaking in Islamic Countries", Bookbinder, 1989 (3): 29–36. ↑ britanica.samarkand ↑ لسترینج، گای (۱۳۹۳). جغرافیای تاریخی سرزمینهای خلافت شرقی. تهران: علمی و فرهنگی. ص. ۴۹۴. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۴۴۵-۱۰۵-۸. ↑ لسترینج، گای (۱۳۹۳). جغرافیای تاریخی سرزمینهای خلافت شرقی. تهران: علمی و فرهنگی. ص. ۴۹۴. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۴۴۵-۱۰۵-۸. ↑ Marefat, Roya (Summer 1992). "The Heavenly City of Samarkand". The Wilson Quarterly. 16 (3): 33–38. JSTOR 40258334. ↑ Wood, Frances (2002). The Silk Roads: two thousand ears in the heart of Asia. Berkeley. pp. 136–7. ↑ ۱۳٫۰ ۱۳٫۱ "Samarqand". Raw W Travels. Retrieved November 1, 2009.[پیوند مرده] ↑ «نسخه آرشیو شده». بایگانیشده از اصلی در ۲ ژوئیه ۲۰۱۳. دریافتشده در ۱۱ اوت ۲۰۱۹. ↑ Britannica. 15th Ed, p. 204 ↑ "Soviet Field of Glory" (روسی) ↑ Rustam Qobil (2017-05-09). "Why were 101 Uzbeks killed in the Netherlands in 1942?". BBC. Retrieved 2017-05-09. ↑ Room, Adrian (2006). Placenames of the World: Origins and Meanings of the Names for ۶٬۶۰۰ Countries, Cities, Territories, Natural Features and Historic Sites (2nd edition ed.). London: McFarland. pp. ۳۳۰. ISBN 0786422483. Samarkand. City, southeastern Uzbekistan. The city derives its name from that of the former Greek city here of Marakanda, captured by Alexander the Great in 329 B.C.. Its own name derives from the Old Persian asmara, "stone", "rock", and Sogdian kand, "fort", "town". {{cite book}}: |edition= has extra text (help)
افزودن دیدگاه جدید