کرمان

کِرمان شهری است در جنوب شرقی مرکزی ایران و یکی از کلانشهرهای ایران است که مرکز استان کرمان و مرکز شهرستان کرمان می‌باشد. جمعیت این شهر طبق سرشماری بر اساس آمار سال ۹۵ معادل ۵۳۷٬۷۱۸ نفر بوده‌است. وسعت شهر کرمان نزدیک به ۲۴۰ کیلومتر مربع است حاشیه‌نشینی مهم‌ترین مشکل شهر کرمان است.کرمان یکی از قطب‌های پزشکی ایران است. این شهر یکی از شهرهایی است که میزبان عمل‌های سخت پیوند اعضا در کشور می‌باشد شهر کرمان با داشتن دانشگاه تیپ یک علوم پزشکی کرمان و دانشگاه شهید باهنر یک قطب علمی در کشور به‌شمار می‌رود.کرمان همچنین با ارتفاع ۱۷۵۶ متر از سطح دریا، چهارمین مرکز استان مرتفع ایران به‌شمار می‌رود و همین موضوع سبب اعتدال و خنکی تابستانه هوای این شهر در مقایسه با شهرهای دیگر با اقلیم نیمه کویری ایران شده‌است.فهرست مراکز استان‌های ایران بر پایه ارتفاع از سطح دریا کرمان همچنین با داشتن بناهای تاریخی متعدد و پشتوانه تاریخی و تمدنی قوی، یکی از پنج شهرتاریخی ایران به‌شمار می‌رود.

قدمت بناهای تاریخی  سر اسب مربوط به دورهٔ ساسانیان، پیداشده در کرمان. این اثر اکنون در مالکیت موزه لوور قرار دارد.

قلعه دختر و قلعه اردشیر از آثار دوران اشکانی در خاور شهر کنونی کرمان، که هنوز خرابه‌های آن‌ها برجاست، گواه بر این است که دست کم در زمان اردشیر بابکان در همین محل، شهری آباد و دژهایی مهم وجود داشته‌است. مؤلف جغرافیای کرمان معتقد است که حدود ۲۲۰ پس از میلاد، به هنگام فتح کرمان به دست اردشیر این محل گواشیر نام گرفته و مرکز ولایت کرمان بوده‌است بنا به گفته هرودت کرمانیا از قبایل دوازده‌گانه ایران محسوب می‌شده و ساتراپی چهاردهم (دارا) مشتمل بر ایالت کرمان بوده‌است.

در روایات اساطیری آمده‌است که کیخسرو کرمان و مکران را به رستم بخشید. در کتاب شاهنامهٔ فردوسی در بخش پادشاهی اشکانیان آمده‌است که کرمان که تا آن زمان کجاران خوانده می‌شده، ایالتی خودمختار بوده که به فرمانروایی فردی به نام هفتواد اداره می‌شده‌است و به خاطر وجود کرمی افسانه ای نام شهر به کرمان تغییر می‌کند. همچنین نشانی‌هایی از فرمانروایی بهمن بر این خطه می‌دهند آنگاه روایت تاریخی این سرزمین آغاز می‌شود و اینکه در زمان هخامنشیان کوروش آن را تبعید گاه نبونید (پادشاه مغلوب شدهٔ بابِل) قرار داد. در زمان اشکانیان، اردشیر اول به کرمان حمله می‌کند و بلاش، حاکم آن زمان کرمان را اسیر می‌کند، شهر را می‌گیرد و فرزند خود را که او هم اردشیر نام داشت، به حکومت کرمان می‌گمارد.[۱][۲]

بنا به نوشته‌های مورخ کلدانی و کاهن معبد مردوک در سال‌های ۵۳۹–۵۳۸ -که کتب او از منابع مهم تاریخ زمان کورش است – کرمان از ولایات تابعه کوروش بوده و محلی مطمئن برای او به‌شمار می‌رفته‌است. در عصر داریوش کبیر نام کرمان جزء ولایات تابعه هخامنشی آمده‌است و در کتیبه بنای شوش کلمه‌ای مشاهده می‌شود که نام چوب درختی بوده‌است که برای استحکام بنای ساختمان‌ها (شاید همان کاخ) به کار می‌رفته و محل تهیه این چوب کرمان ذکر شده‌است. در این مورد داریوش می‌گوید «چوب بیش مکن از گنداره(قندهار) و کرمان حمل شود.»

 حصار تاریخی شهر کرمان

در متن کتیبه‌ای که از شاپور اول ساسانی – در اطراف کعبه زرتشت در نقش رستم فارس – به‌دست آمده‌است، شاپور دربارهٔ قلمرو خود چنین می‌نویسد: منم خداوندگار مزداپرست شاپور شاهنشاه ایرانیان وغیر ایرانیان. امارات و ولایات امپراتوری ایران این‌ها هستند: پارس، پارت، خوزستان، میشان، آشور، آذیان، عربستان، آذرآبادگان (آذربایجان)، ارمینیا (ارمنستان)، سسیگان، کرمان و سیستان. هرودت و استرابون مورخان یونانی که قبل از میلاد مسیح می‌زیسته‌اند در تشریح سفر بازگشت اسکندر مقدونی پس از فتح هند نوشته‌اند «اسکندر مقدونی سرزمین کرمان را برای تصرف هندوستان پیموده، هنگام مراجعت با لشکریان خود که حدود یکصد و بیست هزار نفر پیاده و پانزده هزار نفر سواره بودند به شهر کرمان وارد شد و فرمان داد که مدت یک هفته لشکریان وی در این شهر استراحت کنند و به جشن و سرور بپردازند و از این مطلب معلوم می‌شود که شهر کرمان در عصر تا چه حد وسیع آباد و پر نعمت بوده که توانسته این همه لشکر را به خود راه دهد و آذوقه آن‌ها را فراهم سازد» (بر گرفته از کتاب از قلعه دختر تا دقیانوس تألیف محمد دانشور انتشارات مرکز کرمان‌شناسی)[۳][۴]

 سراسرنمای نقشه قدیم ایران، ایالت بزرگ کرمان که چنداستان را در برمی گرفته‌است باغ تاریخی و جهانی شاهزاده ماهان کرمان

در کتب تاریخی از عهد قدیم، چند جا به نام کرمانیان به صورت بخشی از ایران برمی‌خوریم. هرودت می‌گوید: پارسی‌ها به شش طایفه شهری و ده‌نشین و چهار طایفه چادرنشین تقسیم شده‌اند شش طائفه اولی عبارتند از: مرفیان، ماسپیان، پانتالیان، دروسیان، گرمانیان در خصوص گرمانیان تصور می‌رود همان کرمانیان باشند. در کتیبه‌های هخامنشی ظاهراً مقصود از کلمه «کارمانیا» همان کرمان است.[۳][۴] بروس مورخ کلدانی و کاهن مردوک در ذکر فتح بابل توسط کوروش و مسلط شدن کوروش بر نبونید پادشاه بابل می‌نویسد: «... کوروش با او به رأفت رفتار کرده به کرمان تبعیدش کرد تا در آنجا سکنی گزیند، نبونید در آنجا تا آخر عمر بزیست و در همان‌جا در گذشت» (برگرفته از حاشیه استاد باستانی پاریزی بر کتاب تاریخ کرمان بقلم احمد علی خان وزیری)[۳][۴]

احمد علی خان وزیری (مؤلف کتاب جغرافیای کرمان) معتقد است که حدود ۴۳۰ سال قبل از اسلام – به هنگام فتح کرمان بدست اردشیر – این محل گواشیر نام داشته که مرکز ولایت کرمان بوده‌است. بخشی از خانه‌های مسکونی مردم فقیر در پای دامنه‌های این دو تپه و قلعه شکل یافته بوده و بعداً با گسترش تدریجی شهر کرمان در جهت غرب توسعه یافته و با توجه به توسعه و رونق اقتصادی در دوره‌های بعد از اسلام این شهر به تدریج نضج گرفته و رفته رفته بزرگتر شده تاجایی که وسعت آن به حدود دویست هکتار رسیده هم رسیده، با گذشت زمان و به دلیل ناامنی منطقه و حمله غارتگران و دزدان علاوه بر حصارهای رفیعی که دور قلعه دختر و قلعه اردشیر کشیده شده بود گرداگرد شهر نیز حصاری بلند کشیدند.

باستانی پاریزی مورخ معاصر در کتاب وادی هفتواد به نقل از تاریخ ایران در زمان ساسانیان و همچنین در حاشیه کتاب تاریخ کرمان تألیف احمد علی خان وزیری آورده‌است «گشتاسب پسر لهراسب در سال ۵۷۷۲ از هبوط آدم به طالع میزان آن را بنا نهاد و در آن بنای آبادانی نهاد و آتشکده ساخت و بعد از آن اسکندر رومی بر ایران مستولی شد و ممالک ایران را به ملوک طوایف بخش کرد، کرمان در تصرف اشکانیان بود در اواخر عهد ملوک طوایف در این خطه دلگشا، هفتواد نامی کرمانی، امیر بود قلعه‌ای در بالای کوهی بساخت. اردشیر بابکان که سر سلسله و پادشاه اول ساسانیان بود ملوک طوایف را در ایران برانداخت و به کرمان آمد. ملک هفتواد بستد به طالع میزان بنای این شهر عظیم گذاشت که اکنون آثار حصار و خندق آن خارج شهر باقی است و آن را موسوم به گواشیر کرد.

ابن اثیر در جلد اول الکامل به نقل از طبری می‌گوید: «چون اردشیر به کرمان رفت در آنجا حاکمی بود که بلاش نام داشت و جنگ شدیدی درگرفت و اردشیر در آن جنگ شخصاً شرکت داشت و بلاش را اسیر کرد و شهر را گرفت و فرزند خود را که نیز اردشیر نام داشت در آنجا گذاشت و… و قلعه‌ای که به نام اردشیر معروف است شاید در زمان همین اردشیر بابکان و پسرش اردشیر که حاکم کرمان بود ساخته شده باشد و پیش از آن از قلعه دختر قلعه کهنه از شهر دفاع و حفاظت می‌کرده‌اند. بنای شهر کرمان تا قرن چهارم ه‍.ق در جنوب شرقی قلعه اردشیر وقلعه دختر و در پار این دو قلعه شکل می‌گیرد و از قرن چهارم ه‍.ق به بعد رشد شهر به سمت غرب بوده‌است و از قرن نهم به بعد رشد شهر و محلات آن از غربی‌ترین نقاط شهر شهر قدیم به سمت شمال و سپس به جانب جنوب شرق بوده‌است. در بخش سازمانی کرمان، و قبل از خراب کردن حصار، ۳۲ محله و جود داشته‌است که در حال حاضر اکثراً به صورت قدیمی خود و بعضاً به صورت مخروبه و بعضاً مخروبه و گاهی با انجام تغییرات جزئی باقی مانده‌است.[نیازمند منبع]

اولین حاکم بومی کرمان

اولین حاکم بومی ایالت کرمان، بعد از هزار سال – پس از ظهور اسلام – تقی خان درانی بود. وی که از اهالی دران از روستاهای منطقهٔ کوهپایه کرمان بود و به شغل ذغال فروشی اشتغال داشت، بر اثر واقعه ای ناخواسته، مورد ظلم و ستم حاکم کرمان در دورهٔ زندیه – خدا مراد خان – قرار گرفت. وی با جمع کردن عده ای به دور خویش، شبانه به محل استقرار حاکم راه یافت و با کشتن او، توانست چندی ادارهٔ شهر را در دست گیرد. تقی خان، در چندین جدال با فرستادگان کریم خان زند، در نهایت اسیر گشت و به شیراز فرستاده شد و به دستور خان زند به دار آویخته شد.

سرانجام وکیل، نظرعلی‌خان زند را مأمور سرکوبی شورش تقی‌خان درانی کرد. این بار نظر علی‌خان توانست با کمک مردم شهر کرمان که شهر را تصرف کند. تقی‌خان درانی دستگیر و به شیراز به خدمت وکیل فرستاده شد. بنا به‌دستور کریم‌خان، مردی که سه سال تمام حکومت کرمان را در اختیار داشت به مرگ محکوم شد.[۵]

پس از اسلام

تسخیر کرمان به دست محمود افغان در دوره اسلامی و مقارن با ۲۱ تا ۲۴ هجری قمری و سال‌های بعد از آن، کرمان همواره مورد هجوم اعراب قرار گرفت. در زمان حکومت خلفای عباسی کرمان به شورش‌های مکرر دست زد ولی هیچ‌یک به سامان نرسید تا سرانجام در سال ۲۵۳ هجری قمری به تصرف یعقوب لیث، مؤسس سلسه صفاریان درآمد. پس از آن این سرزمین در زیر سلطه حکومت‌های قدرتمند زمان مانند سامانیان، دیلمیان، آل بویه و سلاجقه قرار گرفت.

در عصر غزنویان فرمانروایان خونریز و هوسران آرامش را از مردم گرفتند. تنها در عهد سلجوقیان، حکومت ملک قاورد و فرزندانش بود که کرمان روی رفاه و آسایش دید و آثاری چون مسجد ملک پدید آمد. پس از حکومت ۱۵۰ ساله سلاجقه باز با حمله مغول بلای غز بر کرمان نازل شد. براق حاجب از سرداران قراختائیان، کرمان را به تصرف درآورد. از اعقاب وی ترکان خاتون بر کرمان فرمانروایی یافت که در آبادانی شهر کوشید و دخترش پادشاه خاتون نیز حاکمی فاضل و حامی دانشمندان بود. این سلسله از ۶۱۹ تا ۷۰۳ ه‍.ق در کرمان سلطنت کردند. در زمان حکومت قراختائیان بود که مارکو پولو سیاح معروف ونیزی از کرمان دیدن کرد. در سال ۷۱۴ هجری قمری امیر مبارزالدین محمد مؤسس سلسله آل مظفر، کرمان را تصرف کرد.

یاقوت گوید کرمان در دوره سلاجقه از بهترین و آبادترین بلاد محسوب می‌شد ولی در قرن هفتم که وی جغرافیای خود را می‌نوشت شهرهای آن ایالت خراب بود و کشتزارها بی‌حاصل و اهالی سرگردان و بیچاره بودند و بالاخره در پایان قرن هشتم جنگ‌های امیر تیمور ویرانی و خرابی کرمان را تکمیل کرد و آن ناحیه را سراسر به ورطه خرابی و بدبختی فرو برد.[۶]

تیموریان از سال ۷۹۶ تا ۸۳۴ بر کرمان فایق آمدند. سپس تنی چند از طایفه قراقویونلو در کرمان به قدرت رسیدند.

 دروازه مسجد که آقامحمدخان قاجار از طریق آن وارد کرمان شد.

سلاطین صفوی از ۹۱۵ ه‍.ق کرمان را به متصرفات خود افزودند در ۱۰۰۵ ه‍.ق گنجعلیخان از سوی شاه عباس صفوی به حکومت کرمان رسید که بر اثر تدبیر و تداوم حکومت او، شهر چندی روی آسایش و آرامش دید و زمانه برای ترقی و آبادانی مناسب شد. در روزگار افول قدرت صفویان، افاغنه کرمان را به جزای شهامت و مقاومت در برابر آنان به خاک و خون کشیدند و نادرشاه افشار هم هنگامی به کرمان رسید که بر اثر کشتن رضاقلی میرزا (پسرش) به جنون آدمکشی مبتلا شده بود. او دستور گردن زدن مردم بی‌گناه را صادر کرد و یکی از بزرگ‌ترین قتل‌عام‌های معروف تاریخ کرمان را به راه انداخت. نادرشاه افشار و عمال او هنگام تسخیر آن در سال ۱۱۶۰ ه‍.ق ضمن غارت و چپاول اموال مردم بسیاری مردان آن را سربریده و از کله آنان منارههایی ساختند. محله پامنار که هنوز هم به همین نام خوانده می‌شود یادگار آن فاجعه و تجدیدکننده خاطرات تلخ آن جنایت تاسف‌انگیز است.[۷]

کرمان به دلیل حمایت از آخرین بازمانده زندیه (لطفعلی خان زند) گرفتار خشم آقامحمدخان قاجار قاجار شد که به روایت تاریخ، هفت من (به روایتی بیست هزار جفت و به روایتی دیگر هفتاد هزار جفت) چشم از مردم درآورد. جانشینان او تلاش کردند تا با اعزام حاکمانی مدیر و مدبر همچون محمد اسماعیل خان نوری وکیل الملک و ابراهیم خان ظهیرالدوله به بازسازی شهر کرمان و دلجویی مردم بپردازند و با برپایی آثاری چون مجموعه ابراهیم خان گذشته‌ها را به فراموشی بسپارند.[۳]

 کرمان بزرگ در نقشه‌های قدیمی ایرانرشد مساحت شهر در طول تاریخ

در سال ۱۲۹۳ هجری قمری دور شهر کرمان تقریباً یک فرسخ (۶ کیلومتر) به شکل قثا (خیار چمبر) و طولش از دروازه خراسانی (دروازه گبری) تا دروازه رق آباد (ریگ آباد) و عرضش از دروازه وکیل تا دروازه ارگ و این شهر با برج و بارو و خندقهایی به عرض تقریبی ده متر و عمق چهار متر، محصور بوده‌است. شهر کرمان مشتمل بر شش دروازه بوده‌است:

دروازه مسجد یا دروازه وکیل در محل فعلی میدان شهدا (مشتاق) دروازه ناصری واقع در شرق محله شهر دروازه گبری یا خراسانی دروازه سلطانی یا دولت دروازه ارگ یا دروازه باغ دروازه رق آباد

وسعت شهر کرمان که تا اواخر قاجاریه و در داخل حصار حدود دویست هکتار بود با تخریب حصارها که از دهه اول قرن حاضر با تخریب دروازه‌ها شروع شد وتا دهه ۱۳۴۰ ادامه یافت در سال ۱۹۶۹ میلادی مصادف با ۱۳۴۵ ه‍.ش بر اساس نقشه‌ای که روگراستون ترسیم کرده‌است به ۴۰۰ هکتار رسیده‌است یعنی در نیمه قرن ۱۴ ه‍.ش وسعت شهر کرمان دو برابر شده‌است. بر اساس آمار منتشر شده شهرداری کرمان محدوده خدماتی شهر در سال ۱۳۵۷ به ۳۰۷۲ هکتار و در سال ۶۵ به ۵۰۸۸ هکتار و در سال ۱۳۷۱به ۷۶۵۲ هکتار در سال ۱۳۷۵ ۱۱۰۰۰ هکتار و در سال ۱۳۷۸ به حدود ۱۵۰۰۰ هکتار رسیده‌است؛ و اکنون در زمره کلانشهرهای ایران جای گرفته‌است.

پایتخت بودن در دوره‌های مختلف تاریخی

شهر کرمان به دلیل اهمیتی که در ایران داشته در برهه‌هایی از زمان به عنوان پایتخت ایران مطرح بوده‌است. در برخی دوره‌ها چند پایتخت در زمان‌های مختلف و در دوران حکام و پادشاهان مختلف وجود داشته‌است. در برخی دوره‌ها کرمان به عنوان پایتخت ایالتی مطرح بوده و چند شهر مهم دیگر را هم در قلمرو خود داشته‌است. دوره‌هایی که کرمان در کنار برخی شهرهای دیگر پایتخت بوده‌است:

سلجوقیان: به همراه جیرفت و بم به مدت ۱۴۳ سال غزهای کرمان: تنها کرمان به مدت ۳۶ سال قراختائیان: حدود ۷۰ سال، تنها کرمان پایتخت بوده‌است. آل بویه: به همراه چند شهر دیگر و در دوره‌های مختلف. آل مظفر: به همراه شیراز به مدت ۷۹ سال. زندیه: پس از سقوط شیراز توسط آقامحمدخان قاجار، لطفعلی خان زند به کرمان رفت و این شهر را مدتی پایتخت قرار داد. (پس از آن به بم رفت)[نیازمند منبع] تاریخ کرمان، احمدعلی خان وزیری، محمدابراهیم باستانی پاریزی (مصحح)، صص ۱۰۱۲، نشر علم (۳۱ تیر، ۱۳۸۵)، شابک: ۹۶۴-۴۰۵-۶۲۸-۰ «نسخه آرشیو شده». بایگانی‌شده از اصلی در ۲۱ اكتبر ۲۰۱۸. دریافت‌شده در ۲۰ اكتبر ۲۰۱۸. تاریخ وارد شده در |بازبینی=،|archive-date= را بررسی کنید (کمک) ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ ۳٫۳ خطای یادکرد: خطای یادکرد:برچسب <ref>‎ غیرمجاز؛ متنی برای یادکردهای با نام سایت شهرداری کرمان وارد نشده‌است. (صفحهٔ راهنما را مطالعه کنید.). ↑ ۴٫۰ ۴٫۱ ۴٫۲ خطای یادکرد: خطای یادکرد:برچسب <ref>‎ غیرمجاز؛ متنی برای یادکردهای با نام ReferenceA وارد نشده‌است. (صفحهٔ راهنما را مطالعه کنید.). تاریخ‌گیتی‌گشا؛ ص ۶۰ و فارسنامه ناصری؛ ج۱، ص ۶۰۹). لسترینج، گای (۱۳۹۳). جغرافیای تاریخی سرزمین‌های خلافت شرقی. تهران: علمی و فرهنگی. ص. ۳۲۱. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۴۴۵-۱۰۵-۸. «مرکز مطلعات مدیریت بحران استان کرمان». بایگانی‌شده از اصلی در ۱۴ ژانویه ۲۰۰۹. دریافت‌شده در ۷ دسامبر ۲۰۰۸.
ﻂﺳﻮﺗ ﺎﻫ ﺲﮑﻋ:
Statistics: Position
4688
Statistics: Rank
21441

افزودن دیدگاه جدید

Esta pregunta es para comprobar si usted es un visitante humano y prevenir envíos de spam automatizado.

ﺖﯿﻨﻣﺍ
1574986328165 :ﺪﯿﻧﺰﺑ ﻪﺑﺮﺿ/ﮏﯿﻠﮐ ﻪﻟﺎﺒﻧﺩ ﻦﯾﺍ ﯼﻭﺭ

Google street view

ﺪﯿﺑﺍﻮﺨﺑ ﮏﯾﺩﺰﻧ ﺪﯿﻧﺍﻮﺗ ﯽﻣ ﺎﺠﮐ کرمان ?

Booking.com
489.421 ﻞﮐ ﺭﺩ ﺪﯾﺩﺯﺎﺑ, 9.196 ﻪﻗﻼﻋ ﺩﺭﻮﻣ ﻁﺎﻘﻧ, 404 مقصدها, 59 ﺯﻭﺮﻣﺍ ﯼﺎﻫﺪﯾﺩﺯﺎﺑ.