دخمه زرتشتیان را با نام برج خاموشان و برج سکوت نیز میشناسند. این دخمه در ۱۵ کیلومتری جنوب شرقی یزد در حوالی منطقه (محله) صفائیه و روی یک کوه رسوبی و کم ارتفاع به نام کوه دخمه قرار گرفتهاست. فریدون جنیدی در کتاب داستان ایران می نویسد : « استَ » و « اَستو » به زبان اوستایی، استخوان است، و استه دان، و » استودان » ، جایگاه استخوان خوانده می شود. استودان را بر فراز تپه ای سنگین می ساختند، تا آنچه از چرک و ریم و خون که از تنِ درگذشتگان می ریخت بروی سنگ ریزد، نه بروی خاک، و بدینسان خاک سپندارمز را آلوده نکند. پیرامون استودان یک دیوار سنگی بلندِ گرد بر می افراشتند، تا بجز پرندگان لاشخور، جانوری دیگر نتواند بدان، اندر شود. در میانه آن دیوار، یک چاه در سنگ می کندند، تا چون استخوان ها را بدرون آن می ریرند، پلیدی از آن به خاک زمین نرسد، و در سه رج که گرد تا گرد آن بگونه پلکان سنگ را می تراشیدند، مردگان را می نهادند. ۱_ رج نخست ویژه مردان ۲_ رج میانین ویژه زنان ۳_ رج کوچکتر که نزدیک به چاه بود، ویژه کودکان. همچنین یک رج ویژه دیگر، در استودان ها کنده می شد، تا پیکر سگان مرده...ادامه مطلب
دخمه زرتشتیان را با نام برج خاموشان و برج سکوت نیز میشناسند. این دخمه در ۱۵ کیلومتری جنوب شرقی یزد در حوالی منطقه (محله) صفائیه و روی یک کوه رسوبی و کم ارتفاع به نام کوه دخمه قرار گرفتهاست. فریدون جنیدی در کتاب داستان ایران می نویسد : « استَ » و « اَستو » به زبان اوستایی، استخوان است، و استه دان، و » استودان » ، جایگاه استخوان خوانده می شود. استودان را بر فراز تپه ای سنگین می ساختند، تا آنچه از چرک و ریم و خون که از تنِ درگذشتگان می ریخت بروی سنگ ریزد، نه بروی خاک، و بدینسان خاک سپندارمز را آلوده نکند. پیرامون استودان یک دیوار سنگی بلندِ گرد بر می افراشتند، تا بجز پرندگان لاشخور، جانوری دیگر نتواند بدان، اندر شود. در میانه آن دیوار، یک چاه در سنگ می کندند، تا چون استخوان ها را بدرون آن می ریرند، پلیدی از آن به خاک زمین نرسد، و در سه رج که گرد تا گرد آن بگونه پلکان سنگ را می تراشیدند، مردگان را می نهادند. ۱_ رج نخست ویژه مردان ۲_ رج میانین ویژه زنان ۳_ رج کوچکتر که نزدیک به چاه بود، ویژه کودکان. همچنین یک رج ویژه دیگر، در استودان ها کنده می شد، تا پیکر سگان مرده را در آن، جای دهند، زیرا که نیاکان ما مهر فراوان، به این مهربان ترین جانور یاور زندگی خویش داشتند، و او را همچون مردمان گرامی می داشتند.
افزودن دیدگاه جدید