العراق
عراقﺯﺍ ﻪﻨﯿﻣﺯ عراق
عِراق با نام رسمیِ جمهوری عِراق (عربی: جُمْهُوريَّة العِرَاق، کردی: کۆماری فیدرالی عێراق، سریانی: ܥܝܪܐܩ) کشوری در خاورمیانه و جنوب غربی آسیا است. پایتخت عراق شهر بغداد است. عراق از جنوب با عربستان سعودی و کویت، از غرب با اردن و سوریه، از شمال با ترکیه و از شرق با ایران همسایه است. عراق همچنین در بخش جنوبی خود، مرز آبی کوچکی با خلیج فارس دارد.
گستره عراق ۴۳۷٬۰۷۲ کیلومتر مربع (۵۸ام) است. بیشتر سرزمین عراق پست و هموار و گرمسیری است. غرب عراق کویر است و شرق آن جلگههای حاصلخیز؛ ولی بخشی از کردستان عراق (شمال شرق) کوهستانی و سردسیر میباشد. همچنین عراق یکی از بزرگترین کشورهای دارای منابع نفت میباشد. این کشور دارای ۱۴۳ میلیارد بشکه ذخایر تاییدشدهٔ نفتی میباشد.
عراق با حدود ۴۰ میلیون نفر جمعیت سی و ششمین کشور پرجمعیت جهان است. عربها ۷۵٪-۸۰٪، کردها ۱۵٪–۲۰٪، ترکمنها، آشوریان و غیره نزدیک ۵٪ از جمعیت عراق را تشکیل میدهند. همچنین ۶۴٪-۶۹٪ درصد مردم عراق شیعه...ادامه مطلب
عِراق با نام رسمیِ جمهوری عِراق (عربی: جُمْهُوريَّة العِرَاق، کردی: کۆماری فیدرالی عێراق، سریانی: ܥܝܪܐܩ) کشوری در خاورمیانه و جنوب غربی آسیا است. پایتخت عراق شهر بغداد است. عراق از جنوب با عربستان سعودی و کویت، از غرب با اردن و سوریه، از شمال با ترکیه و از شرق با ایران همسایه است. عراق همچنین در بخش جنوبی خود، مرز آبی کوچکی با خلیج فارس دارد.
گستره عراق ۴۳۷٬۰۷۲ کیلومتر مربع (۵۸ام) است. بیشتر سرزمین عراق پست و هموار و گرمسیری است. غرب عراق کویر است و شرق آن جلگههای حاصلخیز؛ ولی بخشی از کردستان عراق (شمال شرق) کوهستانی و سردسیر میباشد. همچنین عراق یکی از بزرگترین کشورهای دارای منابع نفت میباشد. این کشور دارای ۱۴۳ میلیارد بشکه ذخایر تاییدشدهٔ نفتی میباشد.
عراق با حدود ۴۰ میلیون نفر جمعیت سی و ششمین کشور پرجمعیت جهان است. عربها ۷۵٪-۸۰٪، کردها ۱۵٪–۲۰٪، ترکمنها، آشوریان و غیره نزدیک ۵٪ از جمعیت عراق را تشکیل میدهند. همچنین ۶۴٪-۶۹٪ درصد مردم عراق شیعه، ۲۹٪-۳۴٪ سنی، ۱٪ مسیحی و ۱٪ پیروان سایر ادیان هستند. عراق محل زندگی و خاکسپاری ۶ تن از امامان شیعه است و شهرهای نجف، کربلا، کاظمین و سامرا زیارتگاه شیعیان جهان است.
عراق دارای تمدن و فرهنگ دیرینه و پرباری است. سومر، اکد، و آشور نخستین تمدنهای باستانی عراق در چند هزار سال پیش از میلاد هستند. پس از آن این منطقه بخشی از قلمرو هخامنشیان، سلوکیان، اشکانیان، ساسانیان، و امپراتوری روم بود. پس از سرنگونی امویان و روی کار آمدن عباسیان پایتخت خلافت اسلامی از شام به عراق (شهر بغداد) آورده شد. بعدها این حکومت با حمله مغولان از هم پاشید. از میانه سده دهم تا پایان سده سیزدهم هجری خورشیدی، بخشهای از عراق بارها میان ایران و عثمانی دست به دست شد. پس از شکست عثمانی در جنگ جهانی اول، عراق در سال ۱۹۱۹ به سرپرستی بریتانیا درآمد و در سال ۱۹۳۲ استقلال یافت.
بخش زیادی از مرزهای نوین عراق توسط جامعهٔ ملل در سال ۱۹۲۰ پس از تقسیم امپراتوری عثمانی بر اساس معاهده سور تعیین شد. در این زمان عراق تحت سرپرستی پادشاهی متحد بریتانیا درآمد. در سال ۱۹۲۱ پادشاهی عراق تشکیل شد و در سال ۱۹۳۲ این حکومت از بریتانیا استقلال یافت. در ۱۹۵۸ این پادشاهی از میان رفت و جمهوری عراق تأسیس گشت. عراق از سال ۱۹۶۸ تا ۲۰۰۳ به دست حزب سوسیالیست بعث عراق اداره میشد. پس از حملهٔ ایالات متحده و هم پیمانانش به عراق، حکومت حزب بعثِ صدام حسین برچیده شد و نظام چندحزبی پارلمانی در این کشور برقرار شد. آمریکاییها در سال ۲۰۱۱ از عراق بیرون رفتند اما پیکارجویان به جنگ ادامه دادند. بعدها با سرریز شدن جنگ داخلی سوریه به عراق، درگیریها بسیار شدت گرفت.
حکومتهای پیدرپی عراق از آغاز پایهگذاری عراق جدید در ۱۹۲۱ همسان کشورهای همسایه در پی ایجاد هویتی ناسیونالیستی برای آن بر پایه قومیت عربی برآمدند. این شیوه در عراق ناکام ماند و تنها به گرایشهای جدایی خواهانه اقوام غیر عرب و سرکوب یا بیرون راندن شووینیستی آنان انجامید.
ﺩﺭﻮﻣ ﺭﺩ ﺮﺘﺸﯿﺑ عراق
- ﻝﻮﭘ ﺪﺣﺍﻭ دینار عراق
- ﯽﻣﻮﺑ ﻢﺳﺍ العراق
- ﺱﺎﻤﺗ ﺪﮐ +964
- ﯽﺘﻧﺮﺘﻨﯾﺍ ﻪﻨﻣﺍﺩ .iq
- Mains voltage 230V/50Hz
- Democracy index 3.62
- ﺖﯿﻌﻤﺟ 38274618
- ﻩﺯﻮﺣ 437072
- ﯽﮔﺪﻨﻧﺍﺭ ﺖﻤﺳ right
- دوران پیش از تاریخ
شمال کشور عراق بین ۶۵٬۰۰۰ تا ۳۵٬۰۰۰ سال پیش از میلاد، میزبان فرهنگ نئاندرتال بودهاست. بقایای زندگی این مردم در اکتشافات باستانشناسی غار شانهدر بهدست آمدهاست.[۱] در همین ناحیه گورهایی مربوط به عصر پیشنوسنگی کشف شده که به ۱۱٬۰۰۰ پیش از میلاد بازمیگردد.[۲]
...ادامه مطلبدوران پیش از تاریخخلاصهشمال کشور عراق بین ۶۵٬۰۰۰ تا ۳۵٬۰۰۰ سال پیش از میلاد، میزبان فرهنگ نئاندرتال بودهاست. بقایای زندگی این مردم در اکتشافات باستانشناسی غار شانهدر بهدست آمدهاست.[۱] در همین ناحیه گورهایی مربوط به عصر پیشنوسنگی کشف شده که به ۱۱٬۰۰۰ پیش از میلاد بازمیگردد.[۲]
عراق از حدود ۱۰٬۰۰۰ سال پیش از میلاد (به همراه آسیای کوچک و سرزمین شام) یکی از مراکز فرهنگ پیشنوسنگی نژاد قفقازی (نوسنگی پیشازسفال آ) شناخته میشود که در آن برای نخستین بار کشاورزی و گلهداری پدید آمد. دورهٔ نوسنگی بعدی (نوسنگی پیشازسفال ب) در این منطقه با خانههای مستطیلی قابل تشخیص است. مردم در زمان نوسنگی پیشازسفال از ظروف سنگی، سنگ گچ و آهک استفاده میکردند. در این منطقه ابزارهای ساختهشده از مواد آتشفشانی مربوط به آناتولی یافت شده که مدرکی دال بر وجود روابط تجاری ابتدایی میباشد.
از دیگر مکانهای باستانی که نشان از پیشرفت انسانی در این نواحی دارد میتوان به قلعهٔ جرمو (در حدود ۷۱۰۰ سال پیش از میلاد)،[۲] فرهنگ حلف و دورهٔ عبید (بین ۶۵۰۰ و ۳۸۰۰ پیش از میلاد)[۳] اشاره کرد. در این دوران سطح کشاورزی، ابزارسازی و معماری پیشرفت کرد.
دورهٔ باستاندورهٔ تاریخی عراق در واقع از دورهٔ اوروک (۴۰۰۰ تا ۳۱۰۰ سال پیش از میلاد) با تأسیس شهرهای سومری و بهکارگیری تصویرنگاشت، مهرهای استوانهای و تولید انبوه کالا آغاز میشود.[۵]
امروزه به عراق لقب «گهوارهٔ تمدن» میدهند زیرا این ناحیه از جهان زادگاه نخستین تمدن شناختهشده یعنی تمدن سومر بودهاست که در میان رودهای دجله و فرات در جنوب عراق امروزی و در دورهٔ مسسنگی (دورهٔ عبید) شکل گرفتهاست.
در این نقطه از جهان در هزارهٔ چهارم پیش از میلاد بود که نخستین سامانهٔ نگارشی تولد یافت و تاریخ به رشتهٔ تحریر درآمد. سومریها نخستین مردمانی بودند که چرخ را بکار گرفتند و دولتشهرها را به وجود آوردند. در نوشتههای این مردم میتوان نخستین نشانههای ریاضیات، اخترشناسی، اختربینی، قانون مکتوب، پزشکی و دین سازمانیافته را ردیابی کرد.
سومریها از زبانی تکخانواده استفاده میکردند. به بیان دیگر زبان آنها هیچ ربطی به زبانهای سامی، هندواروپایی و آفروآسیایی یا حتی زبانهای تکخانوادهٔ دیگر ندارد. دولتشهرهای اصلی دورهٔ سومر نخستین عبارتند از: اریدو، بادتیبیرا، لارسا، سیپار، شوروپاک، اوروک، کیش، اور، نیپور، لاگاش، گیرسو، اوما، خمازی، آداب، ماری، ایسن، کوثا، دیر، اکشاک.
شهرهایی چون آشور، اربلا (اربیل) و آراپخا (کرکوک) که بعدها در سدهٔ ۲۵ پیش از میلاد شالودهٔ سرزمین آشور را بنا نهادند در این زمان توسط سومریان اداره میشدند.
در سدهٔ ۲۶ پیش از میلاد ایاناتوم لاگاش به وجود آمد که علیرغم عمر محدودش آن را بهطور احتمالی نخستین امپراتوری جهان میدانند. بعدها، لوگال زاگیسی، شاه و کاهن اوما، به برتری دودمان لاگاش در این منطقه پایان داد و اوروک را تسخیر کرده آن را پایتخت خود نامید. او یک امپراتوری از خلیج فارس تا مدیترانه تشکیل داد.[۶] حماسهٔ گیلگمش که در آن یادی از توفان بزرگ شدهاست مربوط به همین زمان است.
حدوداً از ۳۰۰۰ پیش از میلاد قومی سامی از غرب عراق وارد این سرزمین شدند و میان سومریان سکنی گزیدند. آنها به زبانی از ریشهٔ زبانهای سامی شرقی که بعدها با نام اکدی شناخته شد سخن میگفتند. از سدهٔ ۲۹ پیش از میلاد نامهای اکدی در میان فهرست نامهای شاهان و اسناد اداری دولتشهرهای گوناگون دیده شد.
در هزارهٔ سوم پیش از میلاد نوعی همزیستی فرهنگی میان سومریها و اکدیها نمودار گشت و باعث دوزبانه شدن مردم این منطقه گردید. تأثیر و تأثر میان زبانهای سومری و اکدی در تمام بخشهای زبانی مشهود است بهطوریکه وامواژههای بسیار زیادی میان آنها رد و بدل شده و همگرایی دستور زبانی، تکواژشناختی و آواشناختی پیدا کردند. این تأثیر دوسویه پژوهشگران را بر آن داشته تا جایگاه سومریان و اکدیهای هزارهٔ سوم پیش از میلاد را ناحیه همگرایی زبانی بنامند.[۷] از این دوره به بعد را در تاریخ عراق به نام دورهٔ سومری-اکدی میشناسند.
میان سدههای ۲۹ و ۲۴ پیش از میلاد شماری از پادشاهیها و دولتشهرها درون عراق دودمانهای اکدیزبان داشتند که میتوان به آشور، اکالاتوم، ایسن و لارسا اشاره کرد.
با این همه، سومریها در تمام این مدت بر دیگران چیرگی داشتند تا این که امپراتوری اکد (۲۱۲۴–۲۳۳۵ پیش از میلاد) با مرکزیت شهر اکد در مرکز عراق پدیدار گشت. سارگن بزرگ که خود رابشاکه (یا وزیر) شاه سومر بود، امپراتوری اکد را بنا نهاد، تمام دولتشهرهای جنوب و مرکز عراق را تسخیر کرد، شاه آشور را فرمانبر خود ساخت و بدینسان تمام سومریان و اکدیان را درون یک کشور متحد کرد. پس از آن بود که تصمیم به گسترش قلمرو خود گرفت و در نتیجه سرزمینهای گوتیها، ایلام، سیسیا (شوش) و توروکو از ایران باستان، هوریها، لوویها و حتیان از آناتولی و اموریها و ابلا در سوریهٔ باستان را تصرف کرد.
بعد از سقوط امپراتوری اکد در اواخر سدهٔ ۲۲ پیش از میلاد، گوتیها چندین دهه جنوب این امپراتوری را اشغال کردند و آشوریها دوباره استقلال خود را به دست آوردند. این تحولات با رنسانس سومریها که به شکل امپراتوری نوسومری پدیدار شد ادامه یافت. سومریها توانستند با رهبری شاه خود به نام شولگی تقریباً تمام عراق به جز سرزمینهای شمالی یعنی آشور را به دست آورند و قدرت خود را بارها به رخ ایلامیها، گوتیها و اموریها بکشند.
حملهٔ ایلامیها در سال ۲۰۰۴ پیش از میلاد باعث شد تا دوران احیای مجدد سومریها پایان یابد. پادشاهی اکدیزبان آشور در میانههای سدهٔ ۲۱ پیش از میلاد توانسته بود شمال عراق را کاملاً به چنگ آورد و سرزمین خود را به سمت شمال شرقی شام، مرکز عراق و شرق آناتولی گسترش دهد و امپراتوری قدیم آشور (حدوداً ۲۰۳۵ تا ۱۷۵۰ پیش از میلاد) تحت فرامین ایلو-شوما، اریشوم یکم، ایکونوم، سارگون یکم و پوزور-آشور دوم را تأسیس نماید. اریشوم یکم به دلیل نگارش یکی از جزئیترین مجموعه قوانین دنیا شناخته میشود. جنوب به چندین دولت اکدیزبان تقسیم شد که مشهورترین آنها ایسن، لارسا و اشنونا بودند.
در طول سدهٔ ۲۰ پیش از میلاد اموریهای کنعانیزبان (از شاخههای زبانهای سامی شمال غربی) شروع به مهاجرت به جنوب بینالنهرین کردند. به تدریج این اموریها دست به تشکیل پادشاهیهای کوچک در جنوب زدند و تختهای پادشاهان دولتشهرهایی نظیر ایسن، لارسا و اشنونا را تصاحب کردند.
یکی از این پادشاهیهای کوچک که در ۱۸۹۴ پیش از میلاد تأسیس شده بود شهر اداری کوچکی به نام بابل را در محدودهٔ مرزهای خود داشت. این شهر تا یک سده بعد نیز شهرت خاصی پیدا نکرد زیرا زیر سایهٔ دولتشهرهای کهنتر و نیرومندتری مثل آشور ، ایلام، ایسن، اشنونا و لارسا قرار داشت.
در سال ۱۷۹۲ پیش از میلاد حاکم اموری به نام حمورابی در این خطه به قدرت رسید و به سرعت دستور تبدیل بابل از یک شهر کوچک به شهری بزرگ را صادر کرد و خود را شاه نامید. حمورابی تمام جنوب و مرکز عراق، ایلام در شرق و ماری در غرب را تصرف کرد و کمی بعد به منظور تسخیر کل منطقه درگیر جنگی درازمدت با شاه آشوری به نام ایشمهداگان شد و بدین ترتیب امپراتوری بابل را که مدت کوتاهی ادامه داشت بنا نهاد. سرانجام او توانست بر جانشین ایشمهداگان پیروز شود و آشور و مستعمرات آناتولی آن را فرمانبر خویش سازد.
از زمان حمورابی بود که جنوب عراق را با نام بابل شناختند در حالی که شمال آن صدها سال پیشتر با نام آشور گره خورده بود. اما امپراتوری وی دیری نپایید و با مرگ او با سرعت فرو ریخت. آشور و عراق جنوبی در قالب دودمان Sealand دوباره به دست اکدیهای بومی افتاد. اموریهای خارجی بار دیگر توانستند در قالب بابل کوچکتر و ضعیفتری به قدرت برسند تا این که امپراتوری هندواروپاییزبان هیتیها که مرکزشان در آناتولی بود در سال ۱۵۹۵ پیش از میلاد این شهر را غارت کردند. پس از آن مردمان خارجی دیگری به نام کاسیان که به زبانی تکخانواده سخن میگفتند و از کوههای زاگرس در ایران باستان آمده بودند بابل را به دست آوردند و تقریباً ششصد سال بر آن حکم راندند؛ طولانیترین زمانی که یک دودمان توانسته بر بابل حکومت کند.
عراق از همین زمان به سه حکومت تقسیم شد؛ آشور در شمال، بابل کاسیها در منطقهٔ مرکزی و جنوبی و دودمان Sealand در منتهیالیه جنوب. دودمان Sealand نهایتاً در حدود سال ۱۳۸۰ پیش از میلاد توسط کاسیهای بابل پایان یافتند.
حکومت آشور در زمان امپراتوری آشور میانه (۱۰۲۰–۱۳۶۵ پیش از میلاد) به اندازهای قدرت گرفت که با هیچ ملتی پیش از خود قابل قیاس نبود. لشکرکشیهای آشور که با آشوراوبالیت یکم آغاز گشت باعث نابودی رقیب آنها یعنی امپراتوری هوری-میتانی شد، علفزارهای امپراتوری هیتیها را ضمیمه خود ساخت، شمال بابل را تصرف کرد، امپراتوری مصر را از منطقه بیرون کرد و ایلامیها، فریگیها، کنعانیها، فنیقیها، کیلیکیها، گوتیها، دیلمونها و آرامیها را شکست داد. امپراتوری آشور میانه در اوج قدرت توانست از قفقاز تا دیلمون (بحرین امروزی)، از سواحل مدیترانهای فنیقیه تا کوهستان زاگرس در ایران گسترده شود. در سال ۱۲۳۵ پیش از میلاد، امپراتور توکولتی نینورتای یکم توانست بر تخت پادشاهی بابل هم تکیه بزند و در نتیجه ملقب به نخستین بینالنهرینی بومی شود که توانست بر این قلمرو حکم راند.
بابل در زمان فروپاشی عصر برنز (۹۰۰–۱۲۰۰ پیش از میلاد) در آشوب به سر میبرد و بیشتر در اختیار آشور یا ایلام بود. کاسیان توسط آشوریان و ایلامیان از قدرت دور شده بودند تا برای نخستین بار شاهان بینالنهرینی جنوبی بومی بر بابل حاکم شوند. با این حال این شاهان اکدی سامی شرقی توانایی جلوگیری از ورود امواج مهاجران سامی غربی به جنوب عراق را نداشتند. از این رو در طول سدهٔ ۱۱ پیش از میلاد آرامیها و سوتانیها از راه شام وارد بابل شدند. این حرکت در سدههای ۱۰ و اوایل سدهٔ ۹ پیش از میلاد نیز ادامه یافت و طی آن کلدانیها که با آرامیها قرابت داشتند به این منطقه مهاجرت کردند.
پس از آنکه مجدداً آشور دچار ضعف شد بار دیگر توانست در دورهای که ما آن را با نام امپراتوری آشوری نو (۶۰۵–۹۳۵ پیش از میلاد) میشناسیم شروع به گسترش نماید. این حکومت تبدیل به بزرگترین و نیرومندترین امپراتوری شد که جهان تا آن زمان به خود دیده بود. عراق تحت حکمرانی پادشاهانی چون آداد-نراری دوم، آشور-ناصیر-پال دوم، شلمنسر سوم، سمیرامیس، تیگلات-پیلسر سوم، سارگون دوم، سناخریب، اسرحدون و آشوربانیپال تبدیل به مرکز امپراتوریای شد که از پارس، پارت و ایلام در شرق، به قبرس و انطاکیه در غرب و از قفقاز در شمال به مصر، نوبه و شبهجزیرهٔ عربستان در جنوب امتداد داشت.
نام اعراب نخستین بار در تاریخ مکتوب (حدود ۸۵۰ پیش از میلاد) به عنوان مردمی که در شبهجزیرهٔ عربستان زندگی میکردند و سرسپردهٔ شلمنسر سوم بودند آمدهاست. نام کلدانیها نیز در همین زمان در تاریخ وارد شدهاست.
در همین دوره است که نوعی زبان آرامی شرقی که متأثر از اکدی بود توسط آشوریها به عنوان زبان میانجی برای امپراتوری وسیعشان معرفی شد. زبان آرامی بینالنهرینی بهتدریج زبان اکدی که زبان غالب مردم آشور و بابل بود را ریشهکن کرد. گویشهای باقیمانده از این زبان هنوز میان آشوریهای شمال عراق استفاده میشود.
امپراتوری آشور اواخر سدهٔ هفتم پیش از میلاد با جنگهای داخلی وحشیانه پارهپاره شد و به حدی ضعیف گشت که ائتلافی از مردمان تحت تسلطش شامل بابلیها، کلدانیها، مادها، پارسها، پارتها، سکاها و کیمریها توانست به آشور حمله کند و بالاخره آن را در سال ۶۰۵ پیش از میلاد به زانو درآورد.[۸]
امپراتوری بابل نو (۵۳۹–۶۲۰ پیش از میلاد) از خاکستر آشور برآمد اما نتوانست اندازه، نیرو و طول عمر اسلاف خود را به دست آورد اما در عوض توانست شام، کنعان، شبهجزیره عربستان، اسرائیل و یهودیه را تصرف کند و مصر را شکست دهد. بابل در ابتدا توسط یک دودمان خارجی که کلدانی بودند و در سدههای ۱۰ و ۹ پیش از میلاد به این منطقه مهاجرت کرده بودند اداره میشد. بزرگترین شاه آن به نام بخت نصر همآورد یک شاه غیربومی دیگر شد که از نژاد غیرمرتبط اموری بود و حمورابی نام داشت و بزرگترین شاه بابل بهشمار میرفت. با این حال در سال ۵۵۶ پیش از میلاد کلدانیها توسط نبونعید آشوریالاصل و پسر و نایبالسلطنهاش بلشاصر از قدرت پایین کشیده شدند.
کوروش بزرگ در سدهٔ ششم پیش از میلاد، از سرزمین پارس به سمت بابل آمد و در نبرد اوپیس امپراتوری بابل نو را شکست داد و بدین ترتیب عراق به مدت تقریباً دو سده جزو قلمرو امپراتوری هخامنشیان گردید. کلدانیها و کلده در همین زمان از صحنهٔ روزگار محو شدند اما سرزمین آشور و بابل تاب آوردند و تحت حکومت هخامنشیان پیشرفت کردند. حکومت پارسیان تغییر چندانی در این منطقه ایجاد نکرد زیرا آنها به مدت سه سده تحت حکمرانی آشور زندگی کرده بودند و شاهان آنها خود را جانشینان آشوربانیپال میدانستند. آنها زبان آرامی را به عنوان زبان میانجی امپراتوری خود حفظ کردند، زیربنای شاهنشاهی آشوری را نگه داشتند و سبک هنر و معماری آشوری را باقی گذاشتند.
در سدهٔ چهارم پیش از میلاد، اسکندر کبیر بر این منطقه دست یافت و عراق به مدت بیش از دو سده تحت فرمان سلوکیهای هلنی درآمد.[۹] سلوکیها اصطلاح هندوآناتولی و یونانی سیریا (سوریه) را برای این منطقه انتخاب کردند. این نام سدههای زیادی بود که توسط هندواروپاییزبانها برای آشور به کار میرفت و تنها معنای آن سرزمین آشور بود اما سلوکیها آن را برای سرزمین شام هم انتخاب کردند و باعث شدند که آشور و آشوریان عراق و آرامیها و شامیها در دنیای یونانی-رومی با نام سیریا/سوریه شناخته شوند.[۱۰]
پارتها (اشکانیان) (۲۴۷ پیش از میلاد-۲۲۴ میلادی) از سرزمین ایران توانستند در زمان حکومت مهرداد یکم (۱۷۱–۱۳۸ پیش از میلاد) بر این منطقه تسلط یابند. رومیان از سوریه بارها به مناطق غربی این ناحیه حمله کردند و توانستند به مدت کمی ایالت آشور را تأسیس کنند. مسیحیت توانست در عراق (بهویژه در آشور) میان سدههای اول و سوم میلادی رشد یابد. آشور مرکز مسیحیت سریانی، کلیسای نستوری و ادبیات سریانی شد. در زمان پارتها چند دولتشهر مستقل نو آشوری در شمال این ناحیه رشد پیدا کردند که میتوان به آدیابن، آشور، اسروئن و هترا اشاره کرد.
برخی از آشوریهای بینالنهرین در ارتش روم به خدمت گرفته شده بودند و از این روست که میتوان دستنوشتههایی به زبان آرامی آشوری و بینالنهرینی را حتی روی دیوار هادریان در شمال بریتانیای باستان یافت.[۱۱]
ساسانیان ایران تحت فرمان اردشیر یکم توانستند امپراتوری اشکانی را نابود کنند و عراق را در سال ۲۲۴ میلادی تسخیر درآورند. ساسانیان میان دهههای ۲۴۰ و ۲۵۰ میلادی به تدریج شهرهای نو آشوری کوچک را نیز مطیع خود ساختند. در نتیجه این منطقه به مدت چهار سده در اختیار کامل امپراتوری ساسانیان بود و تبدیل به مرز و آوردگاه نبرد میان ارتشهای ساسانی و امپراتوری روم شرقی گردید. جنگهای طولانی بین این دو امپراتوری ضعف آنها را به دنبال داشت و در نتیجه زمینه برای تسخیر ایران توسط اعراب مسلمان آماده شد.
خلافت اسلامیپیروزی اعراب بر ساسانیان در میانههای سدهٔ ۷ میلادی موجب شد تا اسلام دین ساکنان عراق شود. در این زمان اعراب در دستههای بزرگ به این منطقه مهاجرت کردند. بعدها هنگامی که علی بن ابیطالب، پسرعمو و داماد پیامبر اسلام به عنوان چهارمین خلیفه از میان خلفای راشدین به خلافت رسید، پایتخت خود را به کوفه انتقال داد. خلفای اموی در سدهٔ ۷ میلادی استان عراق را از دمشق اداره میکردند.
خلفای عباسی شهر بغداد را در سدهٔ ۸ میلادی ساختند و آن را پایتخت خود کردند. این شهر به مدت پنج سده کلانشهر جهان اسلام قلمداد میشد. بغداد بزرگترین شهر چندفرهنگی در قرون وسطی بود و جمعیتش به بیش از یک میلیون نفر میرسید.[۱۲] این شهر در دوران طلایی اسلام مرکز آموزش و یادگیری علوم گوناگون بود. مغولها در سدهٔ ۱۳ میلادی بغداد را محاصره و نابود کردند.[۱۳]
ایلخانان مغولهولاکوخان در سال ۱۲۵۷ به منظور تسخیر بغداد ارتشی عظیم از نیروهای مغول گرد آورد. هنگامی که این ارتش به بغداد رسید، هولاکو خواستار تسلیم خلیفه شد اما مستعصم، آخرین خلیفهٔ عباسی، موافقت نکرد. هولاکو خشمگین شد و راهبرد همیشگی مغولان مبنی بر مقابله با هر گونه مقاومت را در پیش گرفت و بغداد را محاصره کرد. در نهایت نیروهای او شهر را تاراج کردند و بسیاری از مردم را از دم تیغ گذراندند.[۱۴][۱۵]
مغولان خلافت عباسی و دانشگاه بیتالحکمه که حاوی هزاران سند تاریخی باارزش بود را نابود کردند. این شهر هیچگاه نتوانست بار دیگر اعتبار سابق را در عرصهٔ فرهنگ به دست آورد. برخی از تاریخنگاران بر این باورند که هجوم مغولان بخش اعظم سامانهٔ آبیاری عراق را نابود کرد. این سامانه در حفظ بینالنهرین در طول هزارهٔ پیش از آن نقش داشت. برخی دیگر از مورخان شوری خاک را در نابودی کشاورزی این ناحیه مقصر میدانند.[۱۶]
در میانههای سدهٔ ۱۴ میلادی بیماری طاعون دنیای اسلام را درنوردید.[۱۷] بهترین تخمینها از مرگ یک سوم جمعیت خاور میانه خبر میدهند.[۱۸]
در سال ۱۴۰۱ میلادی تیمور لنگ به عراق حمله کرد. او پس از تسخیر بغداد ۲۰٬۰۰۰ نفر از ساکنان را به قتل رساند.[۱۹] تیمور دستور داد هر سرباز سر دو نفر از ساکنان را بریده و در دست داشته باشد (بسیاری از سربازان به حدی ترسیده بودند که سر زندانیانی را که در لشکرکشیهای پیشین اسیر شده بودند بریده و به پیشگاه تیمور بردند).[۲۰] تیمور به کشتار مردمان بومی آشوری مسیحی که هنوز هم در شمال عراق جمعیت زیادی دارند دست زد. در همین زمان است که شهر باستانی آشور خالی از سکنه شد.[۲۱]
عراق صفوی و عثمانیاواخر سدهٔ ۱۴ و اوایل سدهٔ ۱۵ میلادی، ترکمانان قراقویونلو بر گسترهای که امروزه با نام عراق شناخته میشود حکم راندند. در سال ۱۴۶۶ میلادی ترکمانان آققویونلو، قراقویونلوها را شکست دادند و کنترل این منطقه را در دست گرفتند. در سدهٔ ۱۶ میلادی تمام سرزمین امروزی عراق تحت عنوان ایالت بغداد در اختیار امپراتوری صفوی قرار گرفت. در تمام دوران حکمرانی صفویها بر عراق این سرزمین آوردگاه امپراتوریهای محلی و قبایل متحد آنها بودهاست. دودمان صفوی ایران پس از مدتی از سال ۱۶۴۰ به بعد در کشمکش با عثمانی بسیاری از مناطق این کشور را از دست داد.
در سدهٔ ۱۷ میلادی درگیریهای مکرر امپراتوری عثمانی با صفویان باعث شد تا کنترل این امپراتوری بر این استانها ضعیف شود. جمعیت قبایل چادرنشین با نفوذ بادیهنشینان عرب از نجد عربستان افزایش پیدا کرد. فرونشاندن حملات آنها به مناطق مسکونی از دست حکومتهای محلی برنمیآمد.[۲۲]
عراق میان سالهای ۱۸۳۱–۱۷۴۷ میلادی توسط دودمان مملوک گرجی اداره شد.[۲۳] آنها توانسته بودند از زیر یوغ عثمانیها خارج شوند، شورشهای قبایل را فرو بنشانند، نیروی ینیچریها را محدود کنند، نظم را بازگردانند و برنامهای برای نوسازی اقتصاد و نیروهای نظامی پیاده کنند. عثمانیها در سال ۱۸۳۱ توانستند رژیم مملوکها را از قدرت کنار بزنند و کنترل کامل عراق را به دست گیرند. جمعیت عراق که در سال ۸۰۰ میلادی حدود ۳۰ میلیون تخمین زده میشد در آغاز سدهٔ ۲۰ میلادی تنها ۵ میلیون نفر بود.[۲۴]
عثمانیها در طول جنگ جهانی اول طرف آلمانها و قدرتهای مرکز را گرفتند. نیروهای بریتانیا در عملیات بینالنهرین علیه قدرتهای مرکز به این کشور حمله کردند و در ابتدا در جریان محاصرهٔ کوت (۱۹۱۶–۱۹۱۵) از ارتش ترکها شکست سختی خوردند. با این حال کمی بعد بریتانیاییها دست برتر پیدا کردند و از کمک اعراب و آشوریها نیز بهرهمند شدند. در سال ۱۹۱۶ فرانسه و بریتانیا طی موافقتنامه سایکس–پیکو نقشهای برای تقسیم غرب آسیا بعد از جنگ کشیدند.[۲۵] نیروهای بریتانیا یگانهای خود را متمرکز نمودند و با سقوط بغداد آن را در سال ۱۹۱۷ تسخیر کردند و عثمانیها را شکست دادند. قرارداد متارکهٔ جنگ در سال ۱۹۱۸ امضا شد.
امپراتوری عثمانیها در طول جنگ جهانی اول توسط پادشاهی متحد بریتانیا شکست خورد و پس از خروج از بخش اعظم منطقه سقوط کرد. بریتانیا در عملیات بینالنهرین ۹۲٬۰۰۰ سرباز خود را از دست داد. کشتگان عثمانی مشخص نیست اما بریتانیا ۴۵٬۰۰۰ نفر را اسیر کرد. تا پایان سال ۱۹۱۸ بریتانیاییها ۴۱۰٬۰۰۰ نفر را به منطقه اعزام کرده بودند که از میان آنها ۱۱۲٬۰۰۰ نفر نیروی رزمی بودند.
حکومت بریتانیا و پادشاهی مستقل عراقعراق در ۱۱ نوامبر ۱۹۲۰ با قیمومت جامعهٔ ملل و با عنوان «ایالت عراق» تحت کنترل بریتانیا درآمد. بریتانیاییها فیصل یکم از دودمان هاشمی را که توسط فرانسویها از سوریه بیرون رانده شده بود به عنوان حاکم از طرف خود بر عراق گماردند. در این رابطه گرترود بل، جاسوس انگلیسی و معروف به «مادر عراق»،[۲۶] نقش چشمگیری داشت. ایشان به همین ترتیب سمتهای دولتی و وزارتخانهها را به نخبگان اهل سنت سپردند.[۲۷]
هزینههای زیاد و مخالفتهای عمومی قهرمان جنگی بریتانیا به نام توماس ادوارد لورنس مشهور به لورنس عربستان[۲۸] در روزنامهٔ تایمز، بریتانیا را به این نتیجه رساند تا آرنولد ویلسون را در مهر ۱۲۹۹ (اکتبر ۱۹۲۰) برکنار و سر پرسی کاکس را به جای وی در سمت حاکم عراق قرار دهد. کاکس توانست یک مورد شورش را خاموش کند. همچنین او مسئول اجرای سیاست سرنوشتساز بریتانیا مبنی بر همکاری نزدیک با اقلیت سنی عراق بود.[۲۹] بردهداری نیز در دهه ۱۹۲۰ لغو شد.[۳۰]
پادشاهی عراق در سال ۱۳۱۱ (۱۹۳۲) از بریتانیا مستقل شد[۳۱] اما بریتانیاییها پادگانها، نیروهای مزدور آشوری و حق ترانزیت را برای نیروهای خود در این کشور نگاه داشتند. غازی اول بعد از مرگ پدرش فیصل در ۱۹۳۳ در حالی حکومت کرد که کودتاهای نظامی متعددی علیه وی شکل گرفت. او تا زمان مرگش در سال ۱۹۳۹ پادشاه عراق بود. بعد از غازی، پسر نابالغش به نام فیصل دوم جانشین وی شد و به همین دلیل نیابت سلطنت بر عهدهٔ پسرعموی غازی به نام عبداله گذاشته شد.
رشید عالی گیلانی و اعضای مربع طلایی در ۱ آوریل ۱۹۴۱ کودتایی علیه عبداله انجام دادند و دولت او را ساقط کردند. بریتانیا که همچنان پایگاههای هوایی خود در عراق را در اختیار داشت از ترس این که دولت رشید عالی به دلیل ارتباطاتش با دول محور، جریان نفت را به سوی غرب قطع کند به عراق حمله کرد. جنگ در ۲ مه ۱۹۴۱ توسط نیروهای بریتانیایی و مزدوران آشوری آغاز شد[۳۲] و در نتیجه نیروهای گیلانی شکست خورده و در ۳۱ مه مجبور به ترک مخاصمه شدند.
عراق اشغال نظامی شد تا قدرت به دولت پیش از کودتا تحت دودمان هاشمی بازگردد. در ۲۶ اکتبر ۱۹۴۷ اشغال به پایان رسید اما بریتانیا پادگانهای خود را تا سال ۱۹۵۴ بر پا نگاه داشت و پس از آن نیروی مزدوران آشوری را منحل اعلام کرد. حاکمان دوران کودتا و مدت پس از آن تا پایان دوران هاشمیها در عراق عبارت بودند از نوری سعید که نخستوزیری مستبد بود و یک بار هم از سال ۱۹۳۲ تا ۱۹۳۰ در عراق قدرت داشت و عبداله که زمانی نایبالسلطنه بود و حالا سمت مشاورت شاه فیصل دوم را بر عهده گرفته بود.
جمهوری عراق و حزب بعثکودتای ۱۳۳۷ (۱۹۵۸) در عراق که آن را با نام انقلاب ۱۴ ژوئیه هم میشناسند باعث شد تا پادشاهی عراق سقوط کند. در جریان این رویداد سرتیپ عبدالکریم قاسم قدرت را به دست آورد اما در کودتای فوریه ۱۹۶۳ توسط سرهنگ عبدالسلام عارف از حکومت کنار زده شد. پس از مرگ عارف در سال ۱۹۶۶ برادرش عبدالرحمان عارف قدرت را در دست گرفت. او نیز در سال ۱۹۶۸ توسط حزب بعث سقوط کرد.[۳۳] احمد حسن البکر به عنوان نخستین رئیسجمهور عراق به قدرت رسید اما در زمان وی کنترل اوضاع کمکم از دست او خارج و در اختیار ژنرال صدام حسین قرار گرفت. او توانسته بود به مقام ریاست و کنترل شورای فرماندهی انقلاب دست یابد؛ شورایی که در ژوئیه ۱۹۷۹ به قوهٔ عالی اجرای عراق تبدیل شد.
صدام حسین انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷ را تهدیدی برای حکومت سکولار خود بر عراق تلقی میکرد؛ لذا با توجه به کینهای که از سالهای تبعید آیتالله خمینی در نجف از وی در دل داشت و مناقشات مرزی که از زمان حکومت سابق ایران با این کشور پیدا کرده بود و همچنین با توجه به هرج و مرجی که به واسطهٔ بروز انقلاب در نیروهای مسلح ایران ایجاد شده بود به این کشور حمله کرد. این جنگ در سال ۱۳۵۹ آغاز و در ۱۳۶۷ با بر جای گذاشتن بین نیم میلیون تا یک و نیم میلیون کشته پایان یافت.[۳۴] مرزهای دو کشور بر سر جای خود باقی ماند و سازمان ملل، عراق را به عنوان کشور مهاجم تشخیص داد. در این جنگ عراق از بمبهای شیمیایی علیه سربازان ایرانی استفاده کرد.[۳۵] رژیم بعث در مقاطع پایانی جنگ طی عملیات انفال[۳۶] دست به کشتار کردهای عراق زد و حدود ۵۰٬۰۰۰ تا ۱۰۰٬۰۰۰ شهروند این کشور را کشت.[۳۷][۳۸][۳۹][۴۰]
زمان زیادی از آتشبس بین ایران و عراق نگذشته بود که صدام حسین در مرداد ۱۳۶۹ (اوت ۱۹۹۰) به کویت حمله کرد و این کشور را به خاک خود ضمیمه ساخت. بعد از این حمله نیروهای ائتلاف به رهبری آمریکا به عراق حمله کردند. آنها با بمباران اهداف نظامی کار خود را آغاز کردند[۴۱][۴۲][۴۳] و سپس با حملهٔ زمینی ۱۰۰ ساعته به نیروهای عراقی در کویت و جنوب عراق به اهداف خود رسیدند.
در طول این دو جنگ نیروهای مسلح عراق متلاشی شدند. بعد از جنگ در ۱۹۹۱ شیعیان و کردهای عراق علیه رژیم صدام حسین خیزش کردند ولی صدام توانست با توسل به نیروهای امنیتی و سلاحهای شیمیایی این انقلاب را نابود کند. تخمینها حاکی از آن است که طی این درگیریها ۱۰۰٬۰۰۰ عراقی کشته شدند.[۴۴] در طول این شورشها آمریکا، انگلستان، فرانسه و ترکیه تحت قطعنامهٔ ۶۸۸ شورای امنیت، منطقهٔ پرواز ممنوع در عراق اعلام کردند تا از کردها و شیعیان محافظت کنند. اما این محدودیت تنها مربوط به پرندههای بال-ثابت بود و شامل بالگردها نمیشد.
سازمان ملل به عراق دستور داد تا سلاحهای شیمیایی و بیولوژیکی خود را نابود کند. این سازمان همچنین تلاش کرد با اعمال تحریمهای بیشتر دولت صدام حسین را مجبور به خلع سلاح و آتشبس نماید. این تحریمها به تحریمهای قبلی که بعد از حملهٔ عراق به کویت تصویب شده بودند اضافه شد. عدم توافق صدام با این شروط باعث شد تحریمهای جدید علیه این کشور تا سال ۲۰۰۳ باقی بمانند.[۴۵][۴۶][۴۷] مطالعات انجامشده از مرگ صدها هزار عراقی به دلیل این تحریمها حکایت دارند. هنگامی که خبرنگاران از مادلین آلبرایت وزیر امور خارجه آمریکا در مورد تحریمها و مرگ بیش از نیم میلیون کودک عراقی بر اثر این تحریمها پرسیدند، خانم آلبرایت با خونسردی تمام جواب داد: «انتخاب سختی بود ولی ارزشش را داشت.» در دوران تحریم حدود ۱ میلیون عراقی جان خود را از دست دادند. عراقیها از واردات کالاهایی مانند حوله، کتری، یخچال و تقریباً هر کالایی که به نوعی به ساخت تسلیحات ربط داشت محروم بودند. دولت سهمیه بندی ۱۰۰۰ کالری برای هر شهروند را به اجرا گذاشت و هنگامی که تحریمها به سمت تبدیل شدن به فاجعه بشری پیش میرفت سازمان ملل برنامه نفت در برابر غذا را به اجرا گذاشت. طی این برنامه حدود ۶۵ میلیارد دلار نفت عراق با بشکهای به میانگین ۲۰ دلار به فروش میرسید. هرچند عراق دست از بسیاری از برنامههای تسلیحاتی خود برداشت اما در سال ۱۹۹۸ آمریکا لغو تحریمها را مشروط به کنار رفتن صدام کرد شرطی که برای دیکتاتوری مانند صدام مسخره مینمود. صدام حسین نه تنها کنار نرفت بلکه راحتتر مخالفان داخلی را سرکوب کرد.
در طول دههٔ ۹۰ میلادی سازمان ملل تصمیم گرفت به دلیل فشاری که تحریمها بر مردم عادی عراق آورده بود بخشی از آن را بردارد. در آذرماه ۱۳۷۷ آمریکا حملهای چهار روزه به عراق کرد.
دولت جرج بوش پس از حملات ۱۱ سپتامبر در سال ۲۰۰۱ شروع به برنامهریزی برای سرنگونی صدام حسین کرد. در ماه مهر ۱۳۸۱ کنگره طرح مشترک مجوز استفاده از نیروهای مسلح علیه عراق را تصویب کرد. در آبان ۱۳۸۱ شورای امنیت سازمان ملل قطعنامهٔ ۱۴۴۱ را تصویب کرد و آمریکا و متحدانش در اسفند ۱۳۸۱ به عراق حمله کردند.
۱۳۸۲–۱۳۸۶یک روز بیشتر به نوروز ۱۳۸۲ (۲۰ مارس ۲۰۰۳) نمانده بود که ایالات متحده با تشکیل یک ائتلاف به عراق حمله کرد. این کشور دست نکشیدن عراق از برنامهٔ سلاحهای کشتار جمعی که خلاف قطعنامهٔ ۶۸۷ شورای امنیت بود را به عنوان دلیل این تهاجم اعلام کرد. این ادعا بر اساس مدارکی بود که سازمان اطلاعات آمریکا و دولت بریتانیا[۴۸] تهیه کرده بودند. بعدها این مدارک غیرقابل اعتماد دانسته شدند.[۴۹][۵۰]
دولت آمریکا به دنبال حمله به عراق حکومت ائتلاف موقت عراق (CPA) را برای ادارهٔ این کشور تشکیل داد. پل برمر، حاکم ائتلاف موقت، در اردیبهشت ماه ۱۳۸۲ دستورهایی مبنی بر انحلال حزب بعث و محرومیت اعضای آن در دولت جدید عراق (دستور ۱) و انحلال ارتش عراق (دستور ۲) صادر کرد.[۵۱] این تصمیم باعث شد تا ارتش عراق که اکثراً از سران سنی تشکیل شده بود از بین برود[۵۲] و سران سابق حکومت اجازهٔ دخالت در ادارهٔ کشور را نداشته باشند. این مسئله باعث شد تا پس از اشغال عراق وضعیت آشفتهای ایجاد شود.[۵۳]
مخالفت مسلحانه با اشغال عراق از تابستان ۱۳۸۲ توسط عناصر سابق پلیس مخفی عراق و ارتش در قالب واحدهای چریکی آغاز شود. از پاییز همان سال گروههای جهادی آغاز به حمله به نیروهای ائتلاف کردند. در سال ۱۳۸۲ گروههای شبهنظامی متعددی به وجود آمدند که برای نمونه میتوان به جماعت توحید و جهاد به رهبری ابومصعب الزرقاوی اشاره کرد. شورشهای نظامی این گروهها محدود به حمله به نیروهای ائتلاف نماند و کمی بعد به خشونتهای مذهبی علیه شیعیان و سنیها نیز کشید.[۵۴]
سازمان عفو بینالملل و خبرگزاری آسوشیتدپرس در اواخر سال ۲۰۰۳ اقدام به انتشار گزارشهایی دربارهٔ شکنجه و آزار زندانیان ابوغریب کردند.
در تابستان ۱۳۸۲ گروه شبهنظامی شیعی جیش المهدی توسط مقتدی صدر تشکیل شد[۵۵][۵۵] و در فروردین ۱۳۸۳ شروع به مقابله با نیروهای ائتلاف کرد. در این سال نیروهای شبهنظامی سنی و شیعی به جنگ با یکدیگر، علیه نیروهای ائتلاف و علیه دولت موقت عراق که در خرداد ۱۳۸۳ به قدرت رسیده بود پرداختند. نبرد اول فلوجه در فروردین و نبرد دوم فلوجه در آبان ۱۳۸۳ نیز جزو همان درگیریها بهشمار میرود. گروه سنیمذهب جماعت توحید و جهاد که در مهر ۱۳۸۳ تبدیل به القاعدهٔ عراق شد نیروهای ائتلاف و شهروندان عادی به ویژه شیعیان را هدف قرار میداد و بدینوسیله به آتش اختلافات مذهبی دامن میزد.[۵۶]
عراق در بهمن ۱۳۸۳ شاهد اولین انتخابات پس از اشغال بود. در مهر همان سال قانون اساسی جدید این کشور تصویب شد و دو ماه بعد انتخابات پارلمانی برگزار گردید. در این هنگام حملات پیکارجویان همچنان ادامه داشت و از ۲۶٬۴۹۶ حمله در ۲۰۰۴ به ۳۴٬۱۳۱ حمله در ۲۰۰۵ رسید.[۵۷]
درگیریها در طول سال ۲۰۰۶ ادامه یافت و به بالاترین حد از خشونت رسید و رسواییهای جنگی بیشتری برملا شدند. ابومصعب الزرقاوی توسط نیروهای آمریکایی کشته شد و صدام حسین دیکتاتور سابق عراق به اتهام جنایت علیه بشریت اعدام شد.[۵۸][۵۹][۶۰] در پایان همان سال گروه مطالعهٔ عراق به سران آمریکایی توصیه کرد که روی آموزش افراد نظامی عراق تمرکز کنند. در دی ماه ۱۳۸۵ جرج بوش رئیسجمهور آمریکا دستور به افزایش نیروهای اعزامی به عراق داد.[۶۱]
مجلس عراق در اردیبهشت ماه ۱۳۸۶ از ایالات متحده خواست یک جدول زمانی برای خروج نیروهای خود ارائه دهد.[۶۲] شرکای آمریکا در جنگ مانند بریتانیا و دانمارک نیز شروع به خروج از این کشور کردند.[۶۳][۶۴]
از ۱۳۸۶ تاکنوندرگیریها در سال ۲۰۰۸ در عراق ادامه پیدا کردند و نیروهای مسلح تازهآموزشدیدهٔ عراقی با شبهنظامیان درگیر شدند. دولت عراق توافقی را با آمریکا امضا کرد که نیروهای مسلح آمریکا را ملزم به خروج از شهرهای عراق تا ۹ تیرماه ۱۳۸۸ و خروج از کل خاک عراق تا ۱۰ دیماه ۱۳۹۰ میکرد.
نیروهای ایالات متحده وظایف امنیتی را در تیرماه ۱۳۸۸ به نیروهای عراقی واگذار کردند اما همکاری خود با این نیروها را حفظ نمودند.[۶۵] صبح روز ۲۷ آذر ۱۳۹۰ آخرین نیروهای آمریکایی با تشریفات از طریق مرز کویت خارج شدند.[۶۶] با خروج اولین نیروهای آمریکایی از شهرها در سال ۱۳۸۸ آمار جرم و خشونت در ماههای آتی افزایش پیدا کرد.[۶۷][۶۸] با این حال مسئولان وزارت کشور عراق در آبان ۱۳۸۸ اعلام کردند که آمار کشتگان عراقی به کمترین میزان پس از اشغال عراق در سال ۱۳۸۲ رسیدهاست.[۶۹]
با خروج نیروهای آمریکایی در سال ۱۳۹۰ ناآرامیها ادامه یافت و عراق دچار بیثباتی سیاسی شد. بهار عربی در بهمن ۱۳۸۹ به عراق رسید و مخالفتها در شهرها گسترش یافت[۷۰] اما مخالفتهای ابتدایی نتوانستند دولت را ساقط کنند. ائتلاف میهنی عراق که گفته میشود بزرگترین مجموعهٔ سنیان عراق است به دلیل آنکه دولت عراق را تحت سیطرهٔ شیعیانی میدانست که میخواهند سنیها را کنار بزنند، مجلس عراق را به مدت چند هفته در ماههای پایانی ۱۳۹۰ تحریم کرد.
خشونتها در سالهای ۱۳۹۱ و ۱۳۹۲ افزایش پیدا کرد و گروههای مسلح بهطور روزافزون بهواسطهٔ جنگ داخلی سوریه تقویت شدند. شیعیان و سنیها برای جنگ به سوریه میرفتند.[۷۱] جمعیتهایی از اعراب سنی در آذر ۱۳۹۱ با ادعای این که دولت آنها را به حاشیه رانده دست به مخالفت علنی زدند.[۷۲][۷۳]
گروههای شبهنظامی سنی در سال ۲۰۱۳ حملات زیادی را علیه اکثریت شیعهٔ عراق انجام دادند تا اعتماد عمومی نسبت به دولت نوری المالکی را زیر سؤال ببرند.[۷۴] پیکارجویان سنیمذهب عضو دولت اسلامی عراق و شام در سال ۱۳۹۳ کنترل بخشهای وسیعی از عراق از جمله شهرهای بزرگی چون تکریت، فلوجه و موصل را به دست آوردند و باعث شدند صدها هزار نفر از خانه و کاشانهٔ خود فرار کنند.[۷۵]
بعد از انتخابات بینتیجه در فروردین ۱۳۹۳ نوری المالکی به عنوان نخستوزیر سرپرست خدمت کرد.[۷۶]
در ۲۰ مرداد ۱۳۹۳ عالیترین دادگاه عراق بلوک مالکی را به عنوان اکثریت مجلس تشخیص داد.[۷۶] این حکم به این معنا بود که مالکی میتوانست به عنوان نخستوزیر در قدرت بماند. با این حال در ۲۲ مرداد رئیسجمهور به حیدر العبادی مأموریت تشکیل دولت جدید را داد. سازمان ملل، ایالات متحده، اتحادیه اروپا، عربستان سعودی، ایران و چند تن از سیاستمداران عراقی از روی کار آمدن رهبران جدید در عراق حمایت کردند.[۷۷] مالکی در ۲۳ مرداد از قدرت کنار رفت تا از عبادی پشتیبانی کند و «مصلحت عالی کشور را پاس بدارد».[۷۸][۷۹] حیدر العبادی در ۱۸ آبان ۱۳۹۳ دولت جدیدی را تشکیل داد و خود به عنوان نخستوزیر جدید قدرت را در اختیار گرفت. درگیریهای متناوب بین گروههای سنی، شیعه و کرد بحثها پیرامون تقسیم عراق به سه منطقهٔ خودمختار را افزایش دادهاست.
↑ Edwards, Owen (March 2010). "The Skeletons of Shanidar Cave". Smithsonian. Retrieved 17 October 2014. ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ Ralph S. Solecki, Rose L. Solecki, and Anagnostis P. Agelarakis (2004). The Proto-Neolithic Cemetery in Shanidar Cave. Texas A&M University Press. pp. 3–5. ISBN 978-1-58544-272-0. ↑ Carter, Robert A. and Philip, Graham Beyond the Ubaid: Transformation and Integration in the Late Prehistoric Societies of the Middle East (Studies in Ancient Oriental Civilization, Number 63) The Oriental Institute of the University of Chicago (2010) ISBN 978-1-885923-66-0 p.2, at http://oi.uchicago.edu/research/pubs/catalog/saoc/saoc63.html; "Radiometric data suggest that the whole Southern Mesopotamian Ubaid period, including Ubaid 0 and 5, is of immense duration, spanning nearly three millennia from about 6500 to 3800 B.C". ↑ Al-Gailani Werr, L. , 1988. Studies in the chronology and regional style of Old Babylonian Cylinder Seals. Bibliotheca Mesopotamica, Volume 23. ↑ Crawford 2004, p. 75 ↑ Roux, Georges (1993), "Ancient Iraq" (Penguin) ↑ Deutscher, Guy (2007). Syntactic Change in Akkadian: The Evolution of Sentential Complementation. Oxford University Press US. pp. 20–21. ISBN 978-0-19-953222-3. ↑ Georges Roux - Ancient Iraq ↑ "Seleucia on the Tigris". Umich.edu. 1927-12-29. Archived from the original on 4 January 2012. Retrieved 2011-06-19. ↑ Rollinger, Robert (2006). "The terms "Assyria" and "Syria" again" (PDF). Journal of Near Eastern Studies 65 (4): 284–287. doi:10.1086/511103. ↑ When Syrians, Algerians and Iraqis patrolled Hadrian's Wall | Charlotte Higgins | Culture | The Guardian ↑ "Largest Cities Through History". Geography.about.com. 2011-04-06. Retrieved 2011-06-19. ↑ "The Islamic World to 1600: The Arts, Learning, and Knowledge (Conclusion)". Acs.ucalgary.ca. Archived from the original on 15 August 2009. Retrieved 24 April 2015. ↑ "Battuta's Travels: Part Three – Persia and Iraq". Sfusd.k12.ca.us. Archived from the original on 23 April 2008. Retrieved 2010-04-21. ↑ Frazier, Ian (2005-04-25). "Annals of history: Invaders: Destroying Baghdad". The New Yorker. p. 4. Retrieved 2013-01-25. ↑ "Irrigation Systems, Ancient". Waterencyclopedia.com. 2009-01-11. Retrieved 2010-04-21. ↑ "The Islamic World to 1600: The Mongol Invasions (The Black Death)". The University of Calgary. Archived from the original on 21 July 2009. Retrieved 24 April 2015. ↑ "Q&A with John Kelly on The Great Mortality on National Review Online". Nationalreview.com. 2005-09-14. Archived from the original on 11 December 2013. Retrieved 2009-03-23. ↑ "Tamerlane – Timur the Lame Biography". Asianhistory.about.com. 2010-02-15. Retrieved 2010-04-21. ↑ "14th century annihilation of Iraq". Mert Sahinoglu. Retrieved 2011-06-19. ↑ Nestorians, or Ancient Church of the East at Encyclopædia Britannica ↑ "Iraq – The Ottoman Period, 1534–1918". Countrystudies.us. Retrieved 2011-06-19. ↑ Reidar Visser (2005). Basra, the Failed Gulf State: Separatism And Nationalism in Southern Iraq. LIT Verlag Münster. p. 19. ISBN 978-3-8258-8799-5. ↑ "Population crises and cycles in history A review of the book Population Crises and Population cycles by Claire Russell and W.M.S. Russell. ISBN 0-9504066-5-1". valerieyule.com.au. ↑ p.8[پیوند مرده] ↑ The Englishwoman who created modern Iraq ↑ Tripp, Charles (2002). A History of Iraq. Cambridge University Press. ISBN 978-0-521-52900-6. ↑ Wilson, Jeremy (1998). Lawrence of Arabia: The Authorised Biography of T. E. Lawrence. Stroud: Sutton. ISBN 0-7509-1877-2. The exploits of T.E. Lawrence as British liaison officer in the Arab Revolt, recounted in his work Seven Pillars of Wisdom, made him one of the most famous Englishmen of his generation. This biography explores his life and career including his correspondence with writers, artists and politicians. ↑ Liam Anderson; Gareth Stansfield (2005). The Future of Iraq: Dictatorship, Democracy, Or Division?. Palgrave Macmillan. p. 6. ISBN 978-1-4039-7144-9. Sunni control over the levels of power and the distribution of the spoils of office has had predictable consequences- a simmering resentment on the part of the Shi'a... ↑ Williams, Timothy (2009-12-02). "In Iraq's African Enclave, Color Is Plainly Seen". The New York Times. ↑ Ongsotto et.al. Asian History Module-based Learning Ii' 2003 Ed. p69. [۱] ↑ Lyman, p.23 ↑ روحانی، حسن: آشنایی با کشورهای اسلامی. جلد: ۱. نشر مشعر. تهران: ۱۳۸۸. ↑ Hardy, Roger (2005-09-22). "The Iran-Iraq war: 25 years on". BBC News. Retrieved 2011-06-19. ↑ Tyler, Patrick E. Officers Say U.S. Aided Iraq in War Despite Use of Gas New York Times August 18, 2002. ↑ "The Anfal Campaign Against the Kurds A Middle East Watch Report". Human Rights Watch. 2006-08-14. Retrieved 2013-01-25. ↑ Black, George (July 1993) [1993]. Genocide in Iraq: the Anfal campaign against the Kurds / Western Asia Watch. New York • Washington • Los Angeles • London: Human Rights Watch. ISBN 1-56432-108-8. Retrieved 2007-02-10. ↑ Hiltermann, Joost R. (February 1994) [1994]. Bureaucracy of repression: the Iraqi government in its own words / Western Asia Watch. Human Rights Watch. ISBN 1-56432-127-4. Archived from the original on 28 October 2006. Retrieved 2007-02-10. ↑ "Charges against Saddam dropped as genocide trial resumes". Agence France-Presse. January 8, 2007. Archived from the original on 1 January 2009. Retrieved 14 May 2015. ↑ Hiltermann, J. R. (2007). A poisonous affair: America, Iraq, and the gassing of Halabja. Cambridge University Press. pp. 134–135. ISBN 978-0-521-87686-5. ↑ Rick Atkinson (1993). Crusade: The Untold Story of the Persian Gulf War. Houghton Mifflin Harcourt. pp. 284–285. ISBN 978-0-395-71083-8. ↑ "The Ameriya Shelter – St. Valentine's Day Massacre". Uruknet.de. Archived from the original on 16 July 2011. Retrieved 2011-06-19. ↑ "'Smarter' bombs still hit civilians". Csmonitor.com. 2002-10-22. Retrieved 2011-06-19. ↑ Ian Black (2007-08-22). "'Chemical Ali' on trial for brutal crushing of Shia uprising". London: The Guardian. Retrieved 2011-06-19. ↑ "Iraq surveys show 'humanitarian emergency'". 12 August 1999. Archived from the original on 6 August 2009. Retrieved 29 November 2009. ↑ Spagat, Michael (8 July 2010). "Truth and death in Iraq under sanctions" (PDF). Significance. 7 (3): 116–120. doi:10.1111/j.1740-9713.2010.00437.x. Archived from the original (PDF) on 11 July 2018. Retrieved 14 May 2015. ↑ Rubin, Michael (December 2001). "Sanctions on Iraq: A Valid Anti-American Grievance?". 5 (4). Middle East Review of International Affairs: 100–115. Archived from the original on 28 October 2012. Retrieved 14 May 2015. {{cite journal}}: Cite journal requires |journal= (help) ↑ "Bush's "16 Words" on Iraq & Uranium: He May Have Been Wrong But He Wasn't Lying". FactCheck.org. July 26, 2004. Archived from the original on 5 March 2010. Retrieved 14 May 2015. ↑ Borger, Julian (2004-10-07). "There were no weapons of mass destruction in Iraq". guardian.co.uk. London: Guardian Media Group. Retrieved 2008-04-28. ↑ "John Simpson: 'The Iraq memories I can't rid myself of'". BBC News. 2013-03-19. Retrieved 19 March 2013. ↑ Pfiffner, James (February 2010). "US Blunders in Iraq: De-Baathification and Disbanding the Army" (PDF). Intelligence and National Security. 25 (1): 76–85. doi:10.1080/02684521003588120. Retrieved 16 December 2013. ↑ Gordon, Michael R. (2008-03-17). "Fateful Choice on Iraq Army Bypassed Debate". New York Times. ↑ "Can the joy last?". The Economist. 2011-09-03. ↑ "U.S. cracks down on Iraq death squads". CNN. 24 July 2006. ↑ ۵۵٫۰ ۵۵٫۱ Jackson, Patrick (2007-05-30). "Who are Iraq's Mehdi Army?". BBC News. Retrieved 2013-03-04. ↑ "Al Qaeda's hand in tipping Iraq toward civil war". Christian Science Monitor / Al-Quds Al-Arabi. 2006-03-20. ↑ Thomas Ricks (2006) Fiasco: 414 ↑ "Saddam death 'ends dark chapter'". BBC News. 2006-12-30. Retrieved 2007-08-18. ↑ "Saddam Hussein's Two Co-Defendants Hanged in Iraq". Bloomberg L.P. 2007-01-15. Retrieved 2007-08-18. ↑ Qassim Abdul-Zahra (2007-03-20). "Saddam's Former Deputy Hanged in Iraq". Abcnews.go.com. Archived from the original on 23 March 2007. Retrieved 2009-03-23. ↑ Ferguson, Barbara (11 September 2007). "Petraeus Says Iraq Troop Surge Working". Arab News. Retrieved 26 December 2009. ↑ Iraq Bill Demands U.S. Troop Withdraw Associated Press, Fox News, 10 May 2007 ↑ BBC NEWS 21 February 2007, Blair announces Iraq troops cut ↑ Al Jazeera ENGLISH, 21 February 2007, Blair announces Iraq troop pullout بایگانیشده در ۱۸ ژوئن ۲۰۰۸ توسط Wayback Machine ↑ "US soldiers leave Iraq's cities". BBC. 2009-06-30. Retrieved 2009-06-30. ↑ Basu, Moni (2011-12-18). "Deadly Iraq war ends with exit of last U.S. troops". CNN.com. Retrieved 18 December 2011. ↑ "After years of war, Iraqis hit by frenzy of crime". Associated Press. ↑ "Violence Grows in Iraq as American troops withdraw". FOX. 2009-05-09. ↑ "Iraqi civilian deaths drop to lowest level of war". Reuters. 2009-11-30. Archived from the original on 8 February 2013. Retrieved 14 May 2015. ↑ Sly, Liz (12 February 2011). "Egyptian revolution sparks protest movement in democratic Iraq". The Washington Post. Retrieved 12 February 2011. ↑ Salem, Paul (29 November 2012). "INSIGHT: Iraq's Tensions Heightened by Syria Conflict". Middle East Voices (Voice of America). Retrieved 3 November 2012. ↑ "Iraq Sunni protests in Anbar against Nouri al-Maliki". BBC News. 28 December 2012. Retrieved 22 March 2013. ↑ "Protests engulf west Iraq as Anbar rises against Maliki". BBC News. 2 January 2013. Retrieved 22 March 2013. ↑ "Suicide bomber kills 32 at Baghdad funeral march". Fox News. Associated Press. 27 January 2012. Retrieved 22 April 2012. ↑ "Iraq crisis: Battle grips vital Baiji oil refinery". BBC. Retrieved 18 June 2014. ↑ ۷۶٫۰ ۷۶٫۱ Spencer Ackerman and agencies (11 August 2014). "Kerry slaps down Maliki after he accuses Iraqi president of violating constitution". The Guardian. Retrieved 15 November 2014. ↑ Salama, Vivian (13 August 2014). "Tensions high in Iraq as support for new PM grows". Stripes. Archived from the original on 13 August 2014. Retrieved 15 November 2014. ↑ "White House hails al-Maliki departure as 'major step forward'". The Times. 15 August 2014. Retrieved 15 November 2014. ↑ "Iraq's new prime minister-designate vows to fight corruption, terrorism". Fox News. Retrieved 2014-08-18.