قزاقستان
ﺯﺍ ﻪﻨﯿﻣﺯ قزاقستان
قَزاقِستان با نام رسمی جمهوری قزاقستان (به قزاقی: Қазақстан Республикасы) یک کشور محصور در خشکی و فراقارهای در آسیای مرکزی و اروپای شرقی است. قزاقستان با مساحت ۲,۷۲۴,۹۰۰ کیلومتر مربع؛ نهمین کشور پهناور و همچنین بزرگترین کشور محصور در خشکی است و با جمعیت ۱۹,۲۰۵,۰۰۰ نفر، جزو کشورهای کم تراکم و کم جمعیت در جهان است. قزاقستان کشوری با شیوه حکومت نظام ریاستی است که رئیسجمهور قزاقستان، بر ۱۷ استان و ۳ شهر با حکومت یکپارچه در داخل پایتخت آن آستانه، حکومت میکند. قزاقستان با ۵ کشور، از شمال با روسیه، از شرق با چین و از جنوب با قرقیزستان، ازبکستان و ترکمنستان مرز خاکی دارد. قزاقستان یک کشور سکولار است اما آمار پایینی در شاخصهای مردم سالاری، توسعه انسانی و تولید ناخالص داخلی دارد. پول رایج آن تِنگه و زبانهای رسمی آن قزاقی و روسی است.
آستانه، پایتخت کنونی قزاقستان، یک شهر بسیار سرد و بادخیز است که دمای هوا در زمستان در آن به منفی ۴۰ درجه میرسد. گروههایی از ملیگرایان روس در رو...ادامه مطلب
قَزاقِستان با نام رسمی جمهوری قزاقستان (به قزاقی: Қазақстан Республикасы) یک کشور محصور در خشکی و فراقارهای در آسیای مرکزی و اروپای شرقی است. قزاقستان با مساحت ۲,۷۲۴,۹۰۰ کیلومتر مربع؛ نهمین کشور پهناور و همچنین بزرگترین کشور محصور در خشکی است و با جمعیت ۱۹,۲۰۵,۰۰۰ نفر، جزو کشورهای کم تراکم و کم جمعیت در جهان است. قزاقستان کشوری با شیوه حکومت نظام ریاستی است که رئیسجمهور قزاقستان، بر ۱۷ استان و ۳ شهر با حکومت یکپارچه در داخل پایتخت آن آستانه، حکومت میکند. قزاقستان با ۵ کشور، از شمال با روسیه، از شرق با چین و از جنوب با قرقیزستان، ازبکستان و ترکمنستان مرز خاکی دارد. قزاقستان یک کشور سکولار است اما آمار پایینی در شاخصهای مردم سالاری، توسعه انسانی و تولید ناخالص داخلی دارد. پول رایج آن تِنگه و زبانهای رسمی آن قزاقی و روسی است.
آستانه، پایتخت کنونی قزاقستان، یک شهر بسیار سرد و بادخیز است که دمای هوا در زمستان در آن به منفی ۴۰ درجه میرسد. گروههایی از ملیگرایان روس در روسیه و داخل قزاقستان دعوی الحاق مجدد شمال قزاقستان به روسیه را داشتند و این یکی از انگیزههای رئیسجمهوری قزاقستان برای انتقال پایتخت به شهری در مرکز کشور و نزدیک به روسیه بود و این امر موجب شد که بسیاری از قزاقها به این شهر مهاجرت کنند و این دعوی به خودی خود خاموش شود.
پایگاه فضایی بایکونور در کشور قزاقستان قرار دارد و قدیمیترین پایگاه فضایی جهان است. یوری گاگارین نخستین انسان فضانورد از این پایگاه به فضا سفر کرد. این پایگاه در دوران شوروی سابق و به خاطر موقعیت جغرافیایی مناسب در جمهوری قزاقستان ساخته شد. پس از فروپاشی شوروی، کشور روسیه این پایگاه را تا سال ۲۰۵۰ از قزاقستان اجاره کردهاست.
ﺩﺭﻮﻣ ﺭﺩ ﺮﺘﺸﯿﺑ قزاقستان
- ﻝﻮﭘ ﺪﺣﺍﻭ تنگه قزاقستان
- ﺱﺎﻤﺗ ﺪﮐ +7
- ﯽﺘﻧﺮﺘﻨﯾﺍ ﻪﻨﻣﺍﺩ .kz
- Mains voltage 220V/50Hz
- Democracy index 3.14
- ﺖﯿﻌﻤﺟ 19002586
- ﻩﺯﻮﺣ 2724900
- ﯽﮔﺪﻨﻧﺍﺭ ﺖﻤﺳ right
- مقاله اصلی: تاریخ قزاقستان
ساکنان اصلی آسیای مرکزی از مردم ایرانیتبار سَکا بودند.[۱] مردمان ترکتبار از سده پنجم به اینسو آغاز به نفوذ و کوچ در منطقه کردند.
هونها در اوایل سده هشتم قبل از میلاد به این منطقه آمدند و در سالهای بعدی ترکان قبچاق که از کوهستانهای آلتای آمده بودند در حوالی دریاچه آرال و دشت قبچاق ساکن شدند قزاقها شعبهای از ترکان قبچاق هستند. در سده سیزدهم، این منطقه توسط امپراتوری چنگیزخان مغول تصرف شد. پس از مرگ او، این امپراتوری بین فرزندان او قسمت شد و قزاقستان کنونی به جُغَتای، پسر چنگیزخان رسید؛ ولی قسمت غربی و بیشتر قسمتهای شمالی به گنقیز نوه چنگیزخان رسید[نیازمند منبع]. به دلیل حکومت طولانی مغولها بر این منطقه عناصر مغولی در این منطقه نفوذ کردهاست.
واژهٔ قزاقستان از دو بخش «قزاق» و پسوند فارسی «ستان» تشکیل شدهاست، که به معنای «سرزمین قزاقها» است. واژه قزاق نیز خود به معنی «کوچنده» و از ریشه ترکی «قَز» است که معنای کوچیدن میدهد و به زندگی کوچنشینی قزاقها اشاره دارد.[۲]
پس از انقلاب اکتبر و تشکیل اتحاد جماهیر شوروی، قزاقستان با عنوان جمهوری سوسیالیستی قزاقستان شوروی به یکی از جمهوریهای آن تبدیل شد. با فروپاشی شوروی، قزاقستان به استقلال دست یافت.
قزاقستان در تاریخ ۱۶ دسامبر ۱۹۹۱ آخرین جمهوری شوروی بود که اعلام استقلال کرد.
...ادامه مطلبمقاله اصلی: تاریخ قزاقستانخلاصهساکنان اصلی آسیای مرکزی از مردم ایرانیتبار سَکا بودند.[۱] مردمان ترکتبار از سده پنجم به اینسو آغاز به نفوذ و کوچ در منطقه کردند.
هونها در اوایل سده هشتم قبل از میلاد به این منطقه آمدند و در سالهای بعدی ترکان قبچاق که از کوهستانهای آلتای آمده بودند در حوالی دریاچه آرال و دشت قبچاق ساکن شدند قزاقها شعبهای از ترکان قبچاق هستند. در سده سیزدهم، این منطقه توسط امپراتوری چنگیزخان مغول تصرف شد. پس از مرگ او، این امپراتوری بین فرزندان او قسمت شد و قزاقستان کنونی به جُغَتای، پسر چنگیزخان رسید؛ ولی قسمت غربی و بیشتر قسمتهای شمالی به گنقیز نوه چنگیزخان رسید[نیازمند منبع]. به دلیل حکومت طولانی مغولها بر این منطقه عناصر مغولی در این منطقه نفوذ کردهاست.
واژهٔ قزاقستان از دو بخش «قزاق» و پسوند فارسی «ستان» تشکیل شدهاست، که به معنای «سرزمین قزاقها» است. واژه قزاق نیز خود به معنی «کوچنده» و از ریشه ترکی «قَز» است که معنای کوچیدن میدهد و به زندگی کوچنشینی قزاقها اشاره دارد.[۲]
پس از انقلاب اکتبر و تشکیل اتحاد جماهیر شوروی، قزاقستان با عنوان جمهوری سوسیالیستی قزاقستان شوروی به یکی از جمهوریهای آن تبدیل شد. با فروپاشی شوروی، قزاقستان به استقلال دست یافت.
قزاقستان در تاریخ ۱۶ دسامبر ۱۹۹۱ آخرین جمهوری شوروی بود که اعلام استقلال کرد.
پایتخت آلماتی مقاله اصلی: آلماتیآلماتی واژهای ترکی به معنی «سیبدار» است. طبق ادعایی دیگر ریشه این نام سکایی و ایرانی[نیازمند ابهامزدایی] بودهاست. وقتی نامهای شهر یعنی آلماآتا و ورنی و نام کوه آن یعنی آلاتائو را در رابطه با هم مورد بررسی قرار دهیم میبینیم که بخش تائو یا تی (به معنی کوه) است و در زبان سکایی و سانسکریت به معنی کوه است. بخش آلا هم در نام این کوه نشان دهنده کلمه فارسی و سکایی آله (عقاب) یعنی پرنده سنتی شکاری صحراگردان این نواحی است؛ بنابراین نام آلماآتا در اصل به زبان سکایی-ایرانی، آلوه آتاو یعنی کوه عقاب بودهاست که به صورت آلما آتا درآمده است. حرف «و» در گروه زبانهای ایرانی (از جمله سغدی و خوارزمی) قابل تبدیل به «م» بودهاست چنانکه پسوند «وند» به صورت «مند» هم بیان میگردد. حتی اسم روسی کهن این شهر یعنی وارنی هم در گروه زبانهای ایرانی تلفظ کلمه وارغنی ایرانی (عقاب؛ اوریلو روسی که به صورت اورال نام کوهستان معروف بین شمال آسیا و اروپا است) در لهجههای زبان ترکی بودهاست که در آنها حرف «غ» در میان کلمه به صورت «ع» یا «ء» (که در ترکیه آن را «غ» نرم نامیدهاند) ادا میگردد. معنی ظاهری ترکی این کوه یعنی پدر سیب مناسبتی با این شهر سردسیری و استپی شمالی ندارد.[۳][۴]
آستانهشهر آستانه پیش از این آقمولا، تسلینوگراد، آقمالینسک و نورسلطان نام داشت (آقمولا به معنی «مزار سفید» است. این نامگذاری به خاطر مدفون بودن یکی از محترمان مذهبی در این مکان صورت گرفتهبود و نام آستانه نیز اشاره به همین مزار دارد).
سال ۱۸۳۰: Akmoly or Akmolinsky prikaz سال ۱۸۳۲ تا ۱۹۶۱: آقمالینسک سال ۱۹۶۱ تا ۱۹۹۲: تسلینوگراد سال ۱۹۹۲ تا ۱۹۹۸: آقمولا سال ۱۹۹۸ تا ۲۰۱۹: آستانه از ۲۰ مارس ۲۰۱۹ تا سپتامبر ۲۰۲۲: نورسلطان از سپتامبر ۲۰۲۲: آستانهششم ژوئن ۱۹۹۶ میلادی «نورسلطان نظربایف» رئیسجمهوری قزاقستان درحالی فرمان انتقال پایتخت را از آلماتی به آستانه صادر کرد که بسیاری از کارشناسان و مقامات دولتی آن را غیرعملی و ناممکن میدانستند. کمبود اعتبار مالی، هوای سرد و بادهای شدید آستانه از سببهای عمده این عدم اطمینان بود. رئیسجمهوری قزاقستان، قرار گرفتن آلماتی در منطقه زلزلهخیز و نبود زمینههای جغرافیایی برای رشد مرکز کشور را از دلایل انتقال پایتخت از آلماتی توصیف کرده و گفته بود با انتقال پایتخت به آستانه، مرکز کشور توسعه خواهد یافت. گروههایی از ملیگرایان روس در روسیه و داخل قزاقستان نیز خواهان پیوستن دوباره شمال قزاقستان به روسیه بودند، که انتقال پایتخت به شهری در مرکز کشور و نزدیک به روسیه، باعث شد که بسیاری از قزاقها به این شهر منتقل شوند و این خواسته عملی نشود. برخی از روشنفکران قزاق علت پایه ای انتقال پایتخت را این گونه عنوان کردهاند که نورسلطان نظربایف میخواهد در تاریخ قزاقستان نقش پتر بزرگ در روسیه را داشته باشد. همچنان که پتر بزرگ با بنیاد «سن پترزبورگ» نام خود را جاودانی کرد، نظربایف هم میخواهد با ساخت پایتخت جدید، نام خود را جاودانی کند. در آغاز پیشنهادهایی شده بود که پایتخت جدید را «نورسلطان» نامگذاری کنند، ولی نظربایف نام «آستانه» را برای آن برگزید. نظربایف تأکید کرده بود که آستانه پایتخت اورآسیا است و به این دلیل در معماری آن دو سبک شرقی و غربی با هم آمیختهاست. افزایش قیمت نفت در بازار جهانی، به قزاقستان امکان داد تا با فراخوانی از بهترین معماران جهان، شهر آستانه را نوساز کند. در طی ۱۰سال، جمعیت آستانه از حدود ۳۰۰هزار نفر به حدود ۷۰۰هزار نفر افزایش پیدا کرد. ساختمانسازی در پایتخت جدید قزاقستان با سرعت ادامه دارد، صدها شرکت داخلی و خارجی، دهها هزار کارگر قزاق، ترک، ازبک، روس، تاجیک، قرقیز و چینی در ساخت بیش از ۶۵۰مجموعه مسکونی، اداری و تفریحی در این شهر مشغول هستند. یکی از نارساییهای آستانه آب و هوای نامساعد آن به ویژه بادهایی است که تقریباً همهروزه میوزد، با هدف جلوگیری از این بادها، در چند سال قبل درختکاری در ۴۰هزار هکتار از اطراف شهر آغاز شدهاست.
شهرهای با پیشینه ایرانی در قزاقستانمعماری و ادبیات آسیای مرکزی ریشه در معماری ایرانی دارد. سغدیها در قرون وسطی نقش بسیار عظیمی در آسیای مرکزی داشتند و قبل از اسلام شهرها و تمام کاروانسراهایی را که در جاده ابریشم بود را سغدیها ساختهاند. در غرب چین و نزدیک به مرز قزاقستان شهر ژرکینت وجود دارد که نام درست فارسی آن یارکند است مثل چیمکند، تاشکند، سمرکند یا پنجکند که پسوند سغدی (ایرانی) کند دارند. در کتابخانه ابوریحان بیرونی در ازبکستان ۴۳ هزار نسخه خطی نگهداری میشود که ۳۹ هزار تای آن به زبان فارسی است. در شهر آلماتی چندین نسخه خطی نادر به زبان فارسی وجود دارد که در هیچکجای دیگر یافت نمیشود. دو کتاب از عبدالرحمان جامی که در شهر بلخ کتابت شده و تحفةالاحرار که ۲۳ سال قبل از مرگ جامی در زمان زنده بودن او کتابت شدهاست. در قزاقستان به خصوص شهر آلماتی، تعدادی از فارسیزبانان هستند. تعدادی تاجیک و تعدادی افغانستانیهای مهاجر و اندکی از ایرانیان هم هستند و در استان ترکستان چند مدرسه فارسی برای تاجیکهایی است که سالها در آن جا ساکن هستند وجود دارد. نباید فراموش کنیم که هم زبان فارسی و هم زبانهای ایرانی در قزاقستان وجود دارند. کردهای قزاقستان که ریشهشان به ایران برمیگردد و ایرانیتبار هستند حدود ۵۰ هزار نفر هستند. در شهر آلماتی در میدان جمهوری مجسمه سرباز سکایی وجود دارد. سکاییها از اقوام ایرانی بودند. در موزه ملی قزاقستان هم پیکرههای دیگری از ایرانیان باستان وجود دارد. بخشهایی از قزاقستان، در طول تاریخ بخشهایی از قزاقستان به خصوص جنوب قزاقستان، بخشی از امپراتوری ایران بود. در ادبیات فارسی بارها با نام طراز و بت قبچاق برخورد میکنید که در شعر فارسی بسیار آمدهاست. ایرانیها ارتباط دیرینهای با قسمت آسیای مرکزی بهخصوص قزاقستان داشتند ولی فرهنگ ایرانی بهمراتب فراتر از کشورهای آسیای مرکزی میرسد و کوچنشینهای سکایی در آسیای مرکزی و ولگا زندگی میکردند. بررسیهای باستانشناختی نشان میدهد که در این مناطق آن فرهنگ، دیرینه بودهاست. در قرون وسطی نیز زبان فارسی در آسیای مرکزی، بهویژه بعد از سامانیان که زبان مردم منطقه فارسی بود، بسیار گسترش پیدا کرده بود و حتی پادشاهان ترک و مغول نژاد افتخار میکردند که با آن صحبت کنند و به آن شعر بگویند. در کتاب شهریستانهای ایرانشهر آمدهاست که نخستین شهری که ایرانیان بنیاد کردند، سمرکند بود. ایرانیان در نزدیکی سمرکند شهرهای چاچ، بخارا و اسفیجاب را ساختند. شهرهای ختن و کاشغر نیز از آفریدههای ایرانیان است[۵][۶][۷][۸]
در ادبیات فارسی بهطور فراوان نام شهرهای اسفیجاب و طراز آمدهاست برای نمونه در شعر رودکی سمرقندی آمدهاست:[۹]
روی به محراب نهادن چه سود؟دل به بخارا و بتان طرازایزد ما وسوسهٔ عاشقیاز تو پذیرد، نپذیرد نمازیا در شاهنامه فردوسی بارها ذکر شدهاست. برای نمونه:[۱۰]
بفرمود تا کوس با کرهنایزدند و فروهشت پردهسرایبه خارا و سغد و سمرقند و چاچسپیجاب و آن کشور و تخت عاجتهی کرد و شد با سپه سوی گنگبهانه نجست و فریب و درنگاسفیجاب و طراز از شهرهای سامانیان بودند. اسماعیل سامانی مردم زرتشتی طراز را به اجبار مسلمان کرد. در بعضی از کتابهای تاریخ مردم شهر طراز مسلمان و فارسیزبان نام برده شدهاند.[۱۱]
مقاله اصلی: طراز تراز کهنطراز یا تراز ابتدا از آن سغدیان بود. پس از آن چینیها و گوکترکان نیز به منطقهای که طراز در آن قرار داشت وارد شدند. طراز در دورههای بعد جزئی از پادشاهی سامانیان شد و سامانیان دین اسلام را با خود به این شهر آوردند. زبان فارسی، زبان رسمی سامانیان نیز در آن زمان زبان رسمی منطقه تراز شد. در روزگار باستان طراز در منطقه شمال سرزمین سغد قرار داشت و به تبع آن ساکنانش عمدتاً سغدیان بودند. سغدیها قومی ایرانی نژاد بودند که به زبان سغدی از زبانهای ایرانی تکلم میکردند. سرزمین سغد به دلیل قرار داشتن در مسیر اصلی جاده ابریشم از اهمیت بالایی برخوردار بود و به نوعی دالان اصلی ارتباط مردم چین و شمال هند با ایرانیها، اروپاییها و تمدنهای خاور نزدیک بود. پس از ورود ترکان آسیای میانه مانند گوکترکها و نیز چینیهای هان تغییراتی در ترکیب نژادی منطقه پیدا شد و عناصر ترکتبار با مردم بومی آن منطقه آمیخته شدند به گونهای با ترکیب سغدیها و ترکان و چینیان مهاجر و نیز ورود سامانیان به آن منطقه زبان سغدی به سرعت به نفع فارسی و ترکی عقبنشینی کرد. امروزه بازماندههای سغدیان تنها در دره رود زرافشان در شمال تاجیکستان که در فاصلهای نزدیک به طراز قرار دارد یافت میشوند. تاجیکان فارسیزبان و ترکان که روسها به آنها سارت میگفتند حدود ۷۵٫۴۶٪ جمعیت شهر را تشکیل میدادند و همتبار مردم زرافشان بودند.[۱۲]
مقاله اصلی: فاراب ایستگاه راهآهن فاراب، اثر سرگی میخائیلوویچ پروکودین گورسکیفاراب یا اُترار نام شهریاست کهن در کرانه باختری سیردریا. فاراب نام کهن تر این شهر است و نام اترار در سدههای میانه براین شهر نهادهشد. این شهر در کنار راه ابریشم جای داشته و امروزه ویرانههایش در نزدیکی شهر قرتو در قزاقستان کنونی جای دارد. ابونصر فارابی و اسماعیل بن حماد جوهری از فاراب بودهاند. تیمور لنگ در این شهر مردهاست. همچنین نقطه شروع حمله مغول به ایران این شهر بود به دلیل اینکه حاکم وقت این شهر غایرخان بود که بازرگانان مغول را کشت زمانی که مغولان این شهر را محاصره کردند شهر ۵ ماه مقاومت کرد. نام و واژه فاراب (فاریاب، پاریاب) واژهای فارسی و به معنی زمینی است که با آب قنات و رود آبیاری میشود و دیم نیست.[۱۳]
مقاله اصلی: اسپیجاب دروازه اصلی شهر اسپیجاباَسپیجاب (نامهای دیگر: اسفیجاب، سپیجاب، سیرام و شبران) شهر و ناحیهای در کشور قزاقستان است. اسپیجاب در دوره سامانیان ناحیه پهناوری بود که سرزمینهای حاصلخیز پیرامون رود اریس را در بر میگرفت و از خاور تا دره تلس (طراز) امتداد مییافت و مرکز آن نیز به اسپیجاب آوازه داشت. این شهر در جلگهای بر کران راست رود سیردریا قرار داشت.[۱۴] فردوسی، اسپیجاب (سپیجاب) را در نبرد ایرانیان و تورانیان، در قلمرو تورانیان دانستهاست. مردم اسپیجاب، مانند اهالی بلاساغون و تراز به زبانهای سغدی و ترکی سخن میگفتند.[۱۴] نوح بن اسد، فرمانروای سامانی سمرقند، کنارههای استپهای ترکنشین قزاقستان امروزی را نیز فتح کرد و در سال ۲۲۵/۸۴۰ حصاری به دور شهر اَسپیجاب کشید تا از آن در برابر حملات ترکان حفاظت کند.[۱۵] این شهر به سبب لشکرکشیهای خوارزمشاهیان، به ویژه یورش مغولان در ۶۱۶ق دستخوش ویرانی و کشتار فراوان شد و پس از آن رونق، ارزش و نام آن از میان رفت.[۱۴] دربارهٔ ریشه واژه اسپیجاب دو احتمال وجود دارد. یکی که اینکه اسپیجاب از دو واژه پهلوی اسپیگ(درخشان) و آب ساخته شده و دیگری نزدیکی واژه اسپیج با واژه سپید فارسی است. کاشغری در دیوان لغات الترک از اسپیجاب با نام شهر سفید (مدینةالبیضاء) یاد کردهاست. گویا همزمان با یورش مغول به فرارود، اسپیجاب به سیرام تغییر نام داد.[۱۴]
مقاله اصلی: چیمکندچیمکند (صورتهای دیگر: چیمکنت، شیمکنت، به قزاقی: Шымкент / Şımkent) شهری در قزاقستان و مرکز استان قزاقستان جنوبی است. چیمکند با ۶۲۹٬۶۰۰ نفر جمعیت (سال ۲۰۱۱) پس از آلماتی و آستانه سومین شهر پرجمعیت قزاقستان است. چیمکند در ۶۹۰ کیلومتری غرب آلماتی و ۱۲۰ کیلومتری شمال تاشکند، پایتخت ازبکستان، واقع شدهاست. چیمکند در سده دوازدهم میلادی در مسیر راه ابریشم و به عنوان کاروانسرایی برای پاسداری از شهر اسپیجاب که در ده کیلومتری خاور چیمکند قرار دارد ساخته شد. محل این کاروانسرا با گذر زمان به بازاری برای بازرگانی میان کوچنشینان و یکجانشینان تبدیل شد.[۱۶]
مقاله اصلی: مرکهمرکه یا مرکی مرکز بخشی به همین نام در استان ژمبیل در جنوب قزاقستان پشت کوههای تیانشان در ۱۲۰ کیلومتری آلماتی و در نزدیکی مرز قرقیزستان است که معروف به قم قزاقستان است و مردم آن شیعیان ایرانی هستند. جمعیت شیعه در این کشور ریشه و فرهنگ و نژاد و زبان ایرانی دارند. مردم این شهر آذربایجانیهای ایرانی هستند که توسط بلشویکها در سال ۱۹۳۸ به این ناحیه کوچانده شدهاند.[۱۷] این افراد از آذربایجانیهای عشایری بودند که در مرز ارس تردد میکردند و پس از این که در سال ۱۹۱۸ مرزها بسته شد، در آن سوی مرز گرفتار و محبوس شدند. حکومت شوروی از ترس شورش این افراد، آنها را به قزاقستان کوچاند و تا امروز نیز در آنجا ساکن هستند.[۱۸][۱۹] بر اساس آخرین آمار مجمع جهانی اهلبیت علیه السلام از شیعیان قزاقستان در سال ۲۰۰۸ میلادی از مجموع ۱۵ میلیون و ۳۴۶ هزار نفر جمعیت قزاقستان، ۳۵۴ هزار و ۸۵۰ نفر شیعه هستند که نسبت آنها به کل جمعیت این کشور حدود ۲٫۳ درصد است. جمعیت شیعه در این کشور ریشه و فرهنگ و نژاد و زبان ایرانی دارند.[۲۰]
↑ "Scythian". The New Encyclopædia Britannica, Micropædia. Volume 10 (15th ed.). p. 576. "member of a nomadic people originally of Iranian stock who migrated from Central Asia to southern Russia in the 8th and 7th centuries BC". ↑ "Cossack (n.)". The Online Etymology Dictionary. ↑ «نسخه آرشیو شده». بایگانیشده از اصلی در ۱۴ فوریه ۲۰۱۸. دریافتشده در ۸ اوت ۲۰۱۹. ↑ http://lib.eshia.ir/23022/2/461 ↑ . ��http://www.jaco-sj.com/article_10847_e5c40b6a570e9c8b653d06cbda193a30.pdf ↑ https://jhic.ut.ac.ir/article_50510.html ↑ https://www.bbc.com/persian/world/2014/09/140906_ea_safar_abdullah_interview ↑ http://shahnamehpajohan.ir/صفر-عبدالله-نام-مبارک-ایران-همیشه-بوده/ ↑ کلیات رودکی، قصاید و قطعات، شماره ۶۸. ↑ شاهنامه فردوسی، بخش ۷، داستان سیاوش. ↑ http://www.bbc.com/persian/world/2014/09/140906_ea_safar_abdullah_interview ↑ https://en.wikipedia.org/wiki/Taraz ↑ لغتنامهٔ دهخدا، سرواژهٔ فاراب. ↑ ۱۴٫۰ ۱۴٫۱ ۱۴٫۲ ۱۴٫۳ انوشه، حسن (به سرپرستی) (۱۳۸۰ صفحه=ص۹۹)، دانشنامه ادب فارسی: ادب فارسی در آسیای میانه، تهران: سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، شابک ۹۶۴-۴۲۲-۴۱۷-۵ (جلد اول) مقدار |شابک= را بررسی کنید: invalid character (کمک) پارامتر |چاپ= اضافه است (کمک); تاریخ وارد شده در |سال= را بررسی کنید (کمک) ↑ دانشنامهٔ ایرانیکا، سرواژهٔ ASFĪJĀB. ↑ https://en.wikipedia.org/wiki/Shymkent ↑ https://www.mashreghnews.ir/news/195649/ايران-کوچک-در-دل-قزاقستان ↑ شیعیان مرکه ↑ ایران کوچک در دل قزاقستان ↑ ملتهای قزاقستان و شیعیان قزاقستان